فیک جیهوپ پارت سه
جیهوپ: ازعصانیت داشتم میمردمممم ( جیهوپ و ا. ت نمی دونن که اون زن مادر ناتنیه جیهوپ) مامان... یعنی چی بهش گفتهههه
پرش زمانی:
_ مامااان... ماماااان
& او پسرم توییی جان مامان
جیهوپ خیلی عصبانی بود ازش میترسیدم
_ چی به ا. ت گفتی؟!!!! ( ب داد)
& یواشششش بشین
_ میگم...
& گفتم بشینن
(نشست)
نمی تونستم ببینم پسرم نمی تونه پدر شهه پس واس همین گفتم از جدا شوو تو که این همه عاشق بچه ای چرا خودتو گیر این زنه کردی؟
_ درست حرففف بزن( داد)
& تو.. تو درای... ب.. خاطر اون.. زنیکه.. ب من بی احترامی میکنی؟!!
_ این تویی ک با این افکار قدیمیت سعی میکنی زندگیمو داغون کنی!!!
& من همه اون حرفا رو از زبون تو بهش گفتم عمرا ک دیگه دوست داشته باشه!
_ خداروشکر فردی دهن بین و دو قطبی رو به عنوان همسرم انتخاب نکردم!
& با عصبانیت: نمی زارممم باهاش زندگی کنی!!!!
همون لحظه پدر جیهوپ از پله ها پایین اومد( *)
* و حالا شما کی باشد؟
پرش زمانی:
_ مامااان... ماماااان
& او پسرم توییی جان مامان
جیهوپ خیلی عصبانی بود ازش میترسیدم
_ چی به ا. ت گفتی؟!!!! ( ب داد)
& یواشششش بشین
_ میگم...
& گفتم بشینن
(نشست)
نمی تونستم ببینم پسرم نمی تونه پدر شهه پس واس همین گفتم از جدا شوو تو که این همه عاشق بچه ای چرا خودتو گیر این زنه کردی؟
_ درست حرففف بزن( داد)
& تو.. تو درای... ب.. خاطر اون.. زنیکه.. ب من بی احترامی میکنی؟!!
_ این تویی ک با این افکار قدیمیت سعی میکنی زندگیمو داغون کنی!!!
& من همه اون حرفا رو از زبون تو بهش گفتم عمرا ک دیگه دوست داشته باشه!
_ خداروشکر فردی دهن بین و دو قطبی رو به عنوان همسرم انتخاب نکردم!
& با عصبانیت: نمی زارممم باهاش زندگی کنی!!!!
همون لحظه پدر جیهوپ از پله ها پایین اومد( *)
* و حالا شما کی باشد؟
۲.۱k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.