بسولوییسم
بسولوییسم
ابسولو به معنی مطلق است و مقصود از ابسولوییسم حکومت مطلقه و ریاست یک نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه.
ابسولوییسم یک آیین سیاسی است که طبق آن،حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است و حتی حقوق طبیعت یا حقوق طبیعی هم آن را محدود نمی سازد.
زمامدار فعال ما یشاء است و حاکم بر اموال و حیات و همه چیز مردم در قرون 17 و 18 قدرت زمامدار در حکومت مطلقه بر امپراطوری مقدس روم و کلیسا و اشراف هم تسلط داشت یعنی طبق این آیین قدرت های مزبور هم نمی توانستند اختیارات زمامدار را محدود نمایند.
در قرن پانزدهم پاپ خود را در راس اولین سلطنت مقتدر سیاسی و روحانی قرار داده و فرضیه ابسولوتیسم شکل گرفت و بعدها سرمشق کامل و نمونه اصلی برای ابسولوتیسم مانرشیک یعنی قدرت مطلقه سلطنت قرار گرفت.
طرفداران سلطنت پاپ حقوق وی را به سلطنت روحانی و سیاسی بر مردم،حقوق الهی و آسمانی پنداشته و چنین استدلال می کردند که:
"محال است بتوان قدرت اعظم و سلطه ای را که برای حکومت بر جامعه لازم است به خود جامعه واگذار کرد و باید به شخصی سپرد که در راس جامعه قرار دارد."
گاهی نیز ابسولوتیسم حکومتی بر حکومتی اطلاق می شود که آن حکومت دارای قدرت مطلقه و نامحدود باشد اعم از این که حکومت در دست یک نفر باشد یا چند نفر و یا شامل تشکیلاتی باشد ثابت که در تحت دستور یک زمامدار اداره می شود.
گاهی این اصطلاح را مرادف با دسپوتیسم (استبداد)،اتوکراسی،دیکتاتوری،ماکیاولیسم و اتوریتاریانیسم هم استعمال می کنند.
#ابسولوییسم
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
ابسولو به معنی مطلق است و مقصود از ابسولوییسم حکومت مطلقه و ریاست یک نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه.
ابسولوییسم یک آیین سیاسی است که طبق آن،حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است و حتی حقوق طبیعت یا حقوق طبیعی هم آن را محدود نمی سازد.
زمامدار فعال ما یشاء است و حاکم بر اموال و حیات و همه چیز مردم در قرون 17 و 18 قدرت زمامدار در حکومت مطلقه بر امپراطوری مقدس روم و کلیسا و اشراف هم تسلط داشت یعنی طبق این آیین قدرت های مزبور هم نمی توانستند اختیارات زمامدار را محدود نمایند.
در قرن پانزدهم پاپ خود را در راس اولین سلطنت مقتدر سیاسی و روحانی قرار داده و فرضیه ابسولوتیسم شکل گرفت و بعدها سرمشق کامل و نمونه اصلی برای ابسولوتیسم مانرشیک یعنی قدرت مطلقه سلطنت قرار گرفت.
طرفداران سلطنت پاپ حقوق وی را به سلطنت روحانی و سیاسی بر مردم،حقوق الهی و آسمانی پنداشته و چنین استدلال می کردند که:
"محال است بتوان قدرت اعظم و سلطه ای را که برای حکومت بر جامعه لازم است به خود جامعه واگذار کرد و باید به شخصی سپرد که در راس جامعه قرار دارد."
گاهی نیز ابسولوتیسم حکومتی بر حکومتی اطلاق می شود که آن حکومت دارای قدرت مطلقه و نامحدود باشد اعم از این که حکومت در دست یک نفر باشد یا چند نفر و یا شامل تشکیلاتی باشد ثابت که در تحت دستور یک زمامدار اداره می شود.
گاهی این اصطلاح را مرادف با دسپوتیسم (استبداد)،اتوکراسی،دیکتاتوری،ماکیاولیسم و اتوریتاریانیسم هم استعمال می کنند.
#ابسولوییسم
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
۵.۷k
۱۸ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.