همیشه! ᴬˡʷᵃʸˢ! ᴾᵃʳᵗ ⁶
(فلش بک زمان حال)
نهههه نمیخواممممممم بخاطر اون یه هفته نتونستم بخوابمممممم😭😂
شرط: ۱۰۰ کامنت
(فلش بک یک هفته بعد)
ای خداااا یه هفتس چشن روهم نزاشتم تا اینکه حالش خوب شد
جبران میکنم داداش جون
اگه گذاشتم تا یک ماه بخوابی
کوک رفت پیش جیمین و وقتی برگشت خیلی خسته بود یه راست رفت تو اتاقش تا بخوابه
هه حتی فکرشم نکن بزارم بخوابی
گوشیمو به اسپیکر وصل کردمو و رو ۱۰۰ گذاشتم بعد آهنگ زدم
دینگ(صدای زنگ خونه)
+بل بل بیاین بالا
رفیقام دعوت کردم که شب تنها نمونم
یونا: واییییییییییی گوشم
+خب خب دیه گفتم نقشه چیه بهتون دیگه؟
جودا: ا.ت واقعا این زیادیه ها دلم واسه داداشت میسوزه بچه
+چرا باید دلت ب حالش بسوزه؟؟؟
جودا: چ..چی همینهمینجوری گفتم
+من ک میدونم داداشمو دوس داری
جودا:چ.چی م.من؟؟؟؟؟
+بعله تتتتتتتتووووووو
یونا:عه بسه
کوک:ا.تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
ا.ت:باشه یونا(صدای کوک رد نشنیده گرفت تا حرصشو در بیاره)
کوک:ا.ت خاموشش کننننننننننننننننننننننن(با صدایی که خونه نزدیک بود بریزه)
ا.ت:خب بریم فیلم ببینیم؟(خطاب به یونا و جودا و دوباره صدای کوک رو نشنیده گرفت*)
کوک: ایششششش(لباساش پوشید و از خونه زد بیرون*)
جودا: ببین چیکار کردی قهر کرد
+ نچ برمیگرده داداش منه من بیشتر میشناسمش ۲۴ سال باهاش بودم تو تازه یک ساله دوسش داری😂
جودا: ا.ت اذیت نکننننن
نهههه نمیخواممممممم بخاطر اون یه هفته نتونستم بخوابمممممم😭😂
شرط: ۱۰۰ کامنت
(فلش بک یک هفته بعد)
ای خداااا یه هفتس چشن روهم نزاشتم تا اینکه حالش خوب شد
جبران میکنم داداش جون
اگه گذاشتم تا یک ماه بخوابی
کوک رفت پیش جیمین و وقتی برگشت خیلی خسته بود یه راست رفت تو اتاقش تا بخوابه
هه حتی فکرشم نکن بزارم بخوابی
گوشیمو به اسپیکر وصل کردمو و رو ۱۰۰ گذاشتم بعد آهنگ زدم
دینگ(صدای زنگ خونه)
+بل بل بیاین بالا
رفیقام دعوت کردم که شب تنها نمونم
یونا: واییییییییییی گوشم
+خب خب دیه گفتم نقشه چیه بهتون دیگه؟
جودا: ا.ت واقعا این زیادیه ها دلم واسه داداشت میسوزه بچه
+چرا باید دلت ب حالش بسوزه؟؟؟
جودا: چ..چی همینهمینجوری گفتم
+من ک میدونم داداشمو دوس داری
جودا:چ.چی م.من؟؟؟؟؟
+بعله تتتتتتتتووووووو
یونا:عه بسه
کوک:ا.تتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
ا.ت:باشه یونا(صدای کوک رد نشنیده گرفت تا حرصشو در بیاره)
کوک:ا.ت خاموشش کننننننننننننننننننننننن(با صدایی که خونه نزدیک بود بریزه)
ا.ت:خب بریم فیلم ببینیم؟(خطاب به یونا و جودا و دوباره صدای کوک رو نشنیده گرفت*)
کوک: ایششششش(لباساش پوشید و از خونه زد بیرون*)
جودا: ببین چیکار کردی قهر کرد
+ نچ برمیگرده داداش منه من بیشتر میشناسمش ۲۴ سال باهاش بودم تو تازه یک ساله دوسش داری😂
جودا: ا.ت اذیت نکننننن
۳۳.۶k
۱۲ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.