رقص مرگ
قسمت ④
+ارباب من.. من
_گفتم که بخشیدمت
+اها مرسی اما یهچیز دیگه هم هست.
_چی؟
+من گشنمه!
_ا.. الان؟
+خب راستش اگه شما گیر نمیدادید قرار بود پیتزا بخورم(توی بار به کارکنا غذای رایگان میدن)
_هه(نفس عمقیه)نَنگ سوک رستوران پیدا کــ..
+ترجیحا پیتزا تو منو باشه.😁
*(راننده)
*(خنده ریز) چشم هرچی ارباب و این خانوم کوچولو بگه.
_یاع هیونگ(با رانندش راحته چون ایشون هم راننده، هم منشی، و هم دوست دوران کودکیش بوده.)
(بعد از چند دقیقه به یه فست فودی نزدیک شدن ننگ سوک هم رفت یه پیتزا گرفت داد به ا.ت تو ماشین)
+(درحال خوردن)
_اروم تر بخور الان خفه میشی!
+چشم(ب دهن پر)
_یعنی خاک بر سرم با این انتخاباتم 😑
[یه تیکه پیتزا میوفته]
+یه برش پیتزاااام
_مهم نیست ماشین رو میشورم
+ماشین برام مهم نیست ماشین به درک پیتزای نازنینم افتاد الان به جای 8تا تیکه 7تا تیکه پیتزا برای خوردن دارم(بغض)
_..... سکوت کرده بد بخت....
+اون تیکه خیلی بزرگ بود 😭(گریه) الان دیگه اون نیست... پیتزای نازنینم 😭یک لحظه قفلت(نمیدونم درست نوشتم یا نه) یک عمــــــر پشیمانننی😭خــدااااا😭
_تو الان داری واسه اون تیکه پیتزا گریه میکنی؟
+اون فقط یه تیکه پیتزا نبود اون یک تیکه نون با عشق بود😭
*در حال پاره شدن ار خنده]
_ای خدا🤦🏻♂️
*ناراحت نباش ببین هنوز 5تیکه داری
+باشه.. ولی اون رو فراموش نمیکنم
<غذاش رو خورد>
موقعیت: عمارت جئون جونگکوک
توضیحات:: یه عمارت بزرگ مشکی و رنگای تیره همینطور پارکینگ هم کلی ماشین های که با نصف پول ماشین ها میشه من و ..... نفر رو خرید🫠
☆اجوما
☆پسرم امدی؟
_بله اجوما، لیا خوابید؟
+اره خوابید اما با کلی غر.
_مهم نیست ولش کن.
☆این دختر اینجا چکار میکنه؟
_این... هیچی تو بار سر پیچی کرد اوردمش
♢عزیزم....
قسمت 🎻🎻🎻🎻
+ارباب من.. من
_گفتم که بخشیدمت
+اها مرسی اما یهچیز دیگه هم هست.
_چی؟
+من گشنمه!
_ا.. الان؟
+خب راستش اگه شما گیر نمیدادید قرار بود پیتزا بخورم(توی بار به کارکنا غذای رایگان میدن)
_هه(نفس عمقیه)نَنگ سوک رستوران پیدا کــ..
+ترجیحا پیتزا تو منو باشه.😁
*(راننده)
*(خنده ریز) چشم هرچی ارباب و این خانوم کوچولو بگه.
_یاع هیونگ(با رانندش راحته چون ایشون هم راننده، هم منشی، و هم دوست دوران کودکیش بوده.)
(بعد از چند دقیقه به یه فست فودی نزدیک شدن ننگ سوک هم رفت یه پیتزا گرفت داد به ا.ت تو ماشین)
+(درحال خوردن)
_اروم تر بخور الان خفه میشی!
+چشم(ب دهن پر)
_یعنی خاک بر سرم با این انتخاباتم 😑
[یه تیکه پیتزا میوفته]
+یه برش پیتزاااام
_مهم نیست ماشین رو میشورم
+ماشین برام مهم نیست ماشین به درک پیتزای نازنینم افتاد الان به جای 8تا تیکه 7تا تیکه پیتزا برای خوردن دارم(بغض)
_..... سکوت کرده بد بخت....
+اون تیکه خیلی بزرگ بود 😭(گریه) الان دیگه اون نیست... پیتزای نازنینم 😭یک لحظه قفلت(نمیدونم درست نوشتم یا نه) یک عمــــــر پشیمانننی😭خــدااااا😭
_تو الان داری واسه اون تیکه پیتزا گریه میکنی؟
+اون فقط یه تیکه پیتزا نبود اون یک تیکه نون با عشق بود😭
*در حال پاره شدن ار خنده]
_ای خدا🤦🏻♂️
*ناراحت نباش ببین هنوز 5تیکه داری
+باشه.. ولی اون رو فراموش نمیکنم
<غذاش رو خورد>
موقعیت: عمارت جئون جونگکوک
توضیحات:: یه عمارت بزرگ مشکی و رنگای تیره همینطور پارکینگ هم کلی ماشین های که با نصف پول ماشین ها میشه من و ..... نفر رو خرید🫠
☆اجوما
☆پسرم امدی؟
_بله اجوما، لیا خوابید؟
+اره خوابید اما با کلی غر.
_مهم نیست ولش کن.
☆این دختر اینجا چکار میکنه؟
_این... هیچی تو بار سر پیچی کرد اوردمش
♢عزیزم....
قسمت 🎻🎻🎻🎻
۵.۲k
۰۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.