در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...

#سعدی
دیدگاه ها (۱)

♥ ️#پاییز_جانمهرت که به ما نرسیدآبانت هم به غم گذشتدوست داری...

من به چشمان تو دل بستم و شاعر گشتمچه مبارک قدمی داری و فرخند...

نیست در شهر #نگاریکه دل ما ببرد

♥ ️بیچاره پاییزبیچاره آذربیچاره بارانبیچاره ترعاشقی که وسط ا...

در تو آن مردی نمی‌بینم که کافر بشکنیبشکن ار مردی هوای نفس کا...

─═༅𝓛𝓞𝓥𝓔 ✿⃟🤍C᭄ᥫ᭡C᭄ᥫ᭡مرا عهدیست با جانان 🫀که تا جان در بدن دار...

شعر

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط