پارت ۵
پارت ۵
تهیونگ:حرف دهنتو بفهماااا
جونگکوک:چرا پنهون میکنی بگو عاشقشیو تمام
تهیونگ:چرا باید عاشق خواهرم بشم(داد و عصبانی)
جونگکوک:.............(تعجب)
ادمین:تهیونگ رفت توی کلاس بعد جونگکوک اومد
معلم:چرا دیر اومدی
تهیونگ و جونگکوک:ببخشید
معلم:باشه برید بشینید
ادمین:زنگ خورد و رفتن خونه ات رفت اتاق تهیونگ
ات:چرا امروز اینطوری کردی
تهیونگ:.......
ات:با تو هستمااااا انگار دارم با دیوار حرف میزنم
تهیونگ توجه نمیکنه و میره بیرون از اتاق
فردا صبح تو مدرسه:
معلم:بچه ها قراره ب مدت ۵ روز اردو بریم جنگل
بچه ها:آخ جون
معلم:ولی هم تفریحی هم درسی ۳ روز اول درسیه و ۲ روز آخر تفریحی قراره یه پروژه علمی انجام بدید و هم گروهیاتون و هم چادریاتون بغل دستایاتون هست
ات:نههههه (تو دلش)
جونگکوک:ارههههه(تو دلش)
تهیونگ ویو:
حتما این پسره به ات نزدیک میشه باید یه کاری بکنم
تهیونگ:معلم نمیتونیم هم گروهیمون رو عوض کنیم
معلم:نه متاسفم
تهیونگ زیر لب:وای نهههه
تهیونگ:حرف دهنتو بفهماااا
جونگکوک:چرا پنهون میکنی بگو عاشقشیو تمام
تهیونگ:چرا باید عاشق خواهرم بشم(داد و عصبانی)
جونگکوک:.............(تعجب)
ادمین:تهیونگ رفت توی کلاس بعد جونگکوک اومد
معلم:چرا دیر اومدی
تهیونگ و جونگکوک:ببخشید
معلم:باشه برید بشینید
ادمین:زنگ خورد و رفتن خونه ات رفت اتاق تهیونگ
ات:چرا امروز اینطوری کردی
تهیونگ:.......
ات:با تو هستمااااا انگار دارم با دیوار حرف میزنم
تهیونگ توجه نمیکنه و میره بیرون از اتاق
فردا صبح تو مدرسه:
معلم:بچه ها قراره ب مدت ۵ روز اردو بریم جنگل
بچه ها:آخ جون
معلم:ولی هم تفریحی هم درسی ۳ روز اول درسیه و ۲ روز آخر تفریحی قراره یه پروژه علمی انجام بدید و هم گروهیاتون و هم چادریاتون بغل دستایاتون هست
ات:نههههه (تو دلش)
جونگکوک:ارههههه(تو دلش)
تهیونگ ویو:
حتما این پسره به ات نزدیک میشه باید یه کاری بکنم
تهیونگ:معلم نمیتونیم هم گروهیمون رو عوض کنیم
معلم:نه متاسفم
تهیونگ زیر لب:وای نهههه
۶.۴k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.