ی شب رویایی با شینچیرو سانو:) پارت ۱:)
.
.
بعد از تولد:
من:وایی شین ازین بالا میفتیما
شین :نترس من پیشتم نمیوفتی.
من:وایی از بالا پشت بوم نگاه کردن آسمون خیلی لذت بخش.
شین:اما وی لذت بخش تر از نگاه کردن ب چهره خوشگل تو؟
من:باشه دیگه پر رو نشو
من هم آروم میرم و روی پای شین میشینم و پاهام رو دور کمر شین قفل میکنم و میگم.
من: شینیی میشه امشب اینجا بمونم پیشت؟(با لحن کاوایی وی چهره کاوایی)
شین هم ک تابلو بود سرخ شده با تته پته گفت:
شین:ع..ع..خ..خب ..باشه اشکال ندارع..مم..میتونی بمون...
حرف شین با بوسه ای ک روی لباش زدم قطع شد ی بوسه کوتاه و آروم زدم اما شین کلا ت شوک بود و از گوشاش میشد بفهمی چقدر سرخ شده اما چند ثانیه بعد چشماش خمار میشه کمرم رو از پشت میگیره ب سمت خودش میکشه بیام رو آروم و نرم میبوسه بعد از چند ثانیه با مشت آرومی ک ب سینش زدم تموم کرد و ی بزاقی ک بین دهن من و شین وجود داشت رو با دستم پاک کردم.
و بعدش شین آروم داخل گوشم گفت:
شین:خیلی دوست دارم سریع بریم بخوابیم.
.
بعد ازین ک رفتید بخوابید و اتفاقی افتاد هااا؟؟ಡ ͜ ʖ ಡ
.
بعد از تولد:
من:وایی شین ازین بالا میفتیما
شین :نترس من پیشتم نمیوفتی.
من:وایی از بالا پشت بوم نگاه کردن آسمون خیلی لذت بخش.
شین:اما وی لذت بخش تر از نگاه کردن ب چهره خوشگل تو؟
من:باشه دیگه پر رو نشو
من هم آروم میرم و روی پای شین میشینم و پاهام رو دور کمر شین قفل میکنم و میگم.
من: شینیی میشه امشب اینجا بمونم پیشت؟(با لحن کاوایی وی چهره کاوایی)
شین هم ک تابلو بود سرخ شده با تته پته گفت:
شین:ع..ع..خ..خب ..باشه اشکال ندارع..مم..میتونی بمون...
حرف شین با بوسه ای ک روی لباش زدم قطع شد ی بوسه کوتاه و آروم زدم اما شین کلا ت شوک بود و از گوشاش میشد بفهمی چقدر سرخ شده اما چند ثانیه بعد چشماش خمار میشه کمرم رو از پشت میگیره ب سمت خودش میکشه بیام رو آروم و نرم میبوسه بعد از چند ثانیه با مشت آرومی ک ب سینش زدم تموم کرد و ی بزاقی ک بین دهن من و شین وجود داشت رو با دستم پاک کردم.
و بعدش شین آروم داخل گوشم گفت:
شین:خیلی دوست دارم سریع بریم بخوابیم.
.
بعد ازین ک رفتید بخوابید و اتفاقی افتاد هااا؟؟ಡ ͜ ʖ ಡ
۴.۸k
۱۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.