زن ها دو دسته اند؛
زنها دو دستهاند؛
آنهایی که محافظت میشوند
و آنهایی که نمیشوند.
دستهٔ اول را با ماشین به اینطرف و آنطرف میبرند
و سرِ وقت از آرایشگاه،
از استخر، از مدرسه، از اداره و... برمیگردانند.
با تلفن حالش را میپرسند
و اگر سرش درد کرد یکی هست که بگوید:
"بهتر نیست کمی استراحت کنی؟"
زنهای دستهٔ دوم توی باد و باران و توفان
ساعتها توی صف اتوبوس میایستند و با اینکه
تصمیم میگیرند بهجایی که اتوبوس از آنجا میآید
نگاه نکنند ولی
گردنشان بیاختیار بارهاوبارها به آنسو میچرخد.
تا شب سگ.دو میزنند و شب، کسی نیست که بگوید:
"عزیزم! قرصِ مُسکًن برایت بیاورم؟"
#فریبا_وفی
آنهایی که محافظت میشوند
و آنهایی که نمیشوند.
دستهٔ اول را با ماشین به اینطرف و آنطرف میبرند
و سرِ وقت از آرایشگاه،
از استخر، از مدرسه، از اداره و... برمیگردانند.
با تلفن حالش را میپرسند
و اگر سرش درد کرد یکی هست که بگوید:
"بهتر نیست کمی استراحت کنی؟"
زنهای دستهٔ دوم توی باد و باران و توفان
ساعتها توی صف اتوبوس میایستند و با اینکه
تصمیم میگیرند بهجایی که اتوبوس از آنجا میآید
نگاه نکنند ولی
گردنشان بیاختیار بارهاوبارها به آنسو میچرخد.
تا شب سگ.دو میزنند و شب، کسی نیست که بگوید:
"عزیزم! قرصِ مُسکًن برایت بیاورم؟"
#فریبا_وفی
۲.۳k
۰۸ آبان ۱۴۰۳