پارت پنجاه
از زبان سویونگ
صبح با برخورد نور خورشید به چشمام بیدار شدم
چشمام رو یکم مالیدم و با جای خالی کوک رو به رو شدم
حتما داره صبحانه درست می کنه
وای خدا سری کار های لازم رو انجام دادم و لباس خوابم رو با یه لباس خوب عوض کردم و رفتم پایین دیدم که یه میز پر از چیز های خشمزه
کوک ـ وای عزیزم صبح بخیر ببین چقدر همچی برات درست کردم و که یکدفعه سویونگ یه بوسه به لبم زد
سویونگ ـ وای کوکی ممنون چاگیا
کوک ـ وظیفم برای زن حاملم کار ها رو انجام بدم
سویونک ـ خوب بیا بریم بخوریم دیگه
کوک ـ اره بریم بخوریم گشنمه
سویونگ ـ راستی بنظرت کی بچه مون به دنیا میاد
کوک ـ نمک رو زخمم نپاش که خونه
سویونگ ـ وای کاش می شد چشم رو هم بزاری پنج ماه بگذره
کوک ـ همچنین
سویونگ ـ حالا بیا یه چیزی بخوریم غذا از دهن افتاد
کوک ـ حالا بیا بخوریم
بعدش نشستن و باهم غذا خوردن
وای بلاخره شیش تا پارت رو گذاشتم
صبح با برخورد نور خورشید به چشمام بیدار شدم
چشمام رو یکم مالیدم و با جای خالی کوک رو به رو شدم
حتما داره صبحانه درست می کنه
وای خدا سری کار های لازم رو انجام دادم و لباس خوابم رو با یه لباس خوب عوض کردم و رفتم پایین دیدم که یه میز پر از چیز های خشمزه
کوک ـ وای عزیزم صبح بخیر ببین چقدر همچی برات درست کردم و که یکدفعه سویونگ یه بوسه به لبم زد
سویونگ ـ وای کوکی ممنون چاگیا
کوک ـ وظیفم برای زن حاملم کار ها رو انجام بدم
سویونک ـ خوب بیا بریم بخوریم دیگه
کوک ـ اره بریم بخوریم گشنمه
سویونگ ـ راستی بنظرت کی بچه مون به دنیا میاد
کوک ـ نمک رو زخمم نپاش که خونه
سویونگ ـ وای کاش می شد چشم رو هم بزاری پنج ماه بگذره
کوک ـ همچنین
سویونگ ـ حالا بیا یه چیزی بخوریم غذا از دهن افتاد
کوک ـ حالا بیا بخوریم
بعدش نشستن و باهم غذا خوردن
وای بلاخره شیش تا پارت رو گذاشتم
۶.۹k
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.