چند پارتی جیمین

درخواستی
ویو ات
بلاخره توی اودیشن بیگ هیت قبول شدم
توی سلن انتظار نشسته بودم که یکی از استف ها گفت توی گروه بی تی اس پذیرفته شدم

پرش به یک ماه بعد
من تقریبا معروف بودم آرمی ها هوامو داشتن خیلی همچی خوب بود ولی
خیلی دلم برای یونگ هی تنگ شده (نمیشه گشاد بشه )

سرمیز ناهار نشسته بودم و به یونگ هی فکر میکردم
که کوک گفت
کوک:ات میگم نکنه عاشق جیمین شدی
ات:نه چرا عاشقش بشم 🤔
کوک:آخه بیشتر مواقع خیلی نگاش میکنی
ات:راستش جیمین چشماش خیلی شبیه یونگ هی هست
جین با دهن پر :یونگ هی کیه 🤨
تت:یه جورایی اسم میشه
کوک:واقعا
ات:آره
کوک:تاحالا هم بوسیدین
نامی :کوک زشته آروم بگیر
ات :اشکال نداره ما باهم دوستیم مهم نیست
کوک:خب
ات:نه ماهم نوشیدیم تا ها لا رابطه ما پاک بود فوق فوقش بغل بود
کوک:وای او مای پشمام
جین :مرض
نامی از یونگی یاد بگیریدساکت یه جا ........نشسته
همه باهم خندیدند چون یونگی خواب بود
نامی :ات امروز کنسرت سولو داری یا
ات:اده
نامی :آماده باش خوب
ات :باشه میگم برم بیرون تا ساعت ۳ کاری ندارم
نامی برو
یونگی :من برم برای تمرین
نامی :برو هیونگ
ات میشه منم بیام ببینم
کوک:هیونگ بزار بیاد گوناه داره. با لحن مسخره
یونگی باشه بیا

بنده
ات با یونگی رفت
بعد که کار یونگی تموم شد
یونگی ات رسوند کنسرتش

فلش به بعد کنسرت از نامی اجازه گرفتم یکم تو شهر بگردم که

شرط داره
۱۰ لایک ۲۰ کامنت

#اد_یونا #اد_یونا