سناریو
وقتی عضو هشتمی و یه مریضی داری که (منم نمیدونم اسمش چیه یا حتی مریضی هست یا نه ولی خودمم این طوری هستم) اگر خیلی برقصی کلیت به شدت درد میگیره که دردش اون قدر زیاده که نمیتونی حتی بخندی ولی هنوز داری تمرین میکنی ولی کسی هم مجبورت نکرده
نامجون: به زور میگیره میبرتت خونه
جین: از درون دلش برات میسوزه که اینقدر برای یه اجرا تمرین میکنی و فقط دعا میکنه سریع تر وقت کنسرت برسه تا تمرین هات تمام شه
شوگا: شما فعلا زیرش خوابیدی(منحرف تورو بالشت خودش کرده سرشو رو شکمت گذاشته برو یه شست شویی به مغزت بده)
جیهوپ: بیشتر از همه تمرین میکردی برای رقص و اصلا از این راضی نبود صد تا بهونه برات اورد که نباید برقصی تو هم قبول کردی
جیمین: میبینه داری زیاد میرقصی و درد هم داری فقط بهت میچسبه که نتونی برقصی تو هم میشینی
ته: مچ دستت میکشه میشونتت روی کاناپه و دعوات میکنه که چرا با این همه درد هم بازم میرقصی
کوک: کلافه و خسته شده از اینکه درد کشیدنتو ببینه و کاری نکنه میاد زیر پاتو میگیره براید بغلت میکنه و میبرتت استراحت کنی نمیزاره از بغلش بیای بیرون چون میدونه میری دوباره تمرین کنی
درخواستی؟
نامجون: به زور میگیره میبرتت خونه
جین: از درون دلش برات میسوزه که اینقدر برای یه اجرا تمرین میکنی و فقط دعا میکنه سریع تر وقت کنسرت برسه تا تمرین هات تمام شه
شوگا: شما فعلا زیرش خوابیدی(منحرف تورو بالشت خودش کرده سرشو رو شکمت گذاشته برو یه شست شویی به مغزت بده)
جیهوپ: بیشتر از همه تمرین میکردی برای رقص و اصلا از این راضی نبود صد تا بهونه برات اورد که نباید برقصی تو هم قبول کردی
جیمین: میبینه داری زیاد میرقصی و درد هم داری فقط بهت میچسبه که نتونی برقصی تو هم میشینی
ته: مچ دستت میکشه میشونتت روی کاناپه و دعوات میکنه که چرا با این همه درد هم بازم میرقصی
کوک: کلافه و خسته شده از اینکه درد کشیدنتو ببینه و کاری نکنه میاد زیر پاتو میگیره براید بغلت میکنه و میبرتت استراحت کنی نمیزاره از بغلش بیای بیرون چون میدونه میری دوباره تمرین کنی
درخواستی؟
۴.۸k
۲۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.