وقتی فقط پسر خالت بود...
وقتی فقط پسر خالت بود...
نمد پارت چندهههه
رفتیم داخل خونه که ....
^_________^
م/ا:نگا کن وای باور نمیشه چه زوج خوبی
شوگا با ات: نههههه ایطورییییی نیییییی
ش٫م:خواستم بگم بریم رستورانننن
همه جز اتو شوگا:اره اره
ات:اما پای من شوگام نمی تونه هی منو بغل کنه کنههه که
م/ا: به من ربطی نداره بریمممم
شوگا:ای خدا
ات:باید چولاق بیامممم
شوگا:خوب حالا بیا بغلم
فلش بک بعد رسیدن به رستوران
م٫ا: هه چقد لباسه قشنگه بیا بریم بخریم
پ/ش:اره شما برین
ات :عه چشود
شوگا:هیچی بیا
رفتیم تو روی صندلی نشستم
گوشیمو در آوردم یکم باهاش ور برم
که شوگا زد بهم (اسلاید بعد)
منم زدم بهش
درباره زد بهم
منم آمدم بزنم بهش که افتادم رو پاش
دستمو گذاشتم روی دهنم بهش نگا میکردم
خو بریم سراغ ننه بابای شوگا او آت
م/ا:چه زوج خوبی
ب/ا:باید زود عروسی کنن
آها اونا دارن از پشت نگا شون میکنن
خو بقیشو ساعت 6میزارم کلاس دارممممم
نمد پارت چندهههه
رفتیم داخل خونه که ....
^_________^
م/ا:نگا کن وای باور نمیشه چه زوج خوبی
شوگا با ات: نههههه ایطورییییی نیییییی
ش٫م:خواستم بگم بریم رستورانننن
همه جز اتو شوگا:اره اره
ات:اما پای من شوگام نمی تونه هی منو بغل کنه کنههه که
م/ا: به من ربطی نداره بریمممم
شوگا:ای خدا
ات:باید چولاق بیامممم
شوگا:خوب حالا بیا بغلم
فلش بک بعد رسیدن به رستوران
م٫ا: هه چقد لباسه قشنگه بیا بریم بخریم
پ/ش:اره شما برین
ات :عه چشود
شوگا:هیچی بیا
رفتیم تو روی صندلی نشستم
گوشیمو در آوردم یکم باهاش ور برم
که شوگا زد بهم (اسلاید بعد)
منم زدم بهش
درباره زد بهم
منم آمدم بزنم بهش که افتادم رو پاش
دستمو گذاشتم روی دهنم بهش نگا میکردم
خو بریم سراغ ننه بابای شوگا او آت
م/ا:چه زوج خوبی
ب/ا:باید زود عروسی کنن
آها اونا دارن از پشت نگا شون میکنن
خو بقیشو ساعت 6میزارم کلاس دارممممم
۲.۴k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.