فیک ران part 52

مایکی : هویییییییییییی ا/ترو ول کنننننن
باجی: ای کیساکیه‌ مادر پدر شالگردن...باید همون روز میکشتمتتتتتتتت
ا/ت: مایکی امیدوارم این جزو اون نقشه ی فوق العادهت‌ برایه امتحان کردن من نباشه..چون واقعن داره این بابامون به بد نقطه ای فشار میاره....
کیساکی: او جدی؟ *با انگشتش گردنشو فشار داد..
ا/ت: اعععععع نکن جنه‌ مادر انسانده‌[نکترو گرفتید عایا؟🗿]
هانما: اخیی‌..این بچه مظلوم و بی آزاره چی کارش داری؟
همه یه نگاهه معنا دار به هانما انداختن..
وا/ت... بسته ی چصه‌فیلشو‌ پرت میکنه و بایه ضربه یه‌ انتحاری یه مشت میزنه تو چونه ی کیساکی ..اون دستش ک اسلحس‌ رو می پیچونه و از پشت میکشه دستشو و کیساکی پرت میشه سمت مایکی اینا‌...و هانما هم اونور دارع میدوعه و با یه لگد به افق ها میپرتابه‌ ...
ا/ت اون اسلحه رو با لگد میزنه به ستون و از سوتون‌ صاف میره تو صورته‌ ران...
ا/ت بدو بدو میره پیش کاکوچو...
مایکی: شانس اوردید مردم اینجان...!
همشون خیلی سری به سمته ماشین پرواز کردن...
و نشستن..و رفتن خونه و سانزو به تک تکه اعضا و خورده ریزه هاشون‌ زنگ زد و بیلیطارو‌ براشون فرستاد...و ارع دیگه خلاصه پارت بعد فلش میخوره به دو هفته دیگه..کشتی به سمته..کاماکوراااا
ساری این پارت کوتاه بود ولی تو کشتی اتفاقاته‌ برگریزون میوفته😁