کاش من یکسره درچشمِ تو پیدا بشوم
کاش من یکسره درچشمِ تو پیدا بشوم
همچو پیشامدِ ممکن به دلت جا بشوم
نفسی با تـو بمانم، سرِ سجاده ی عشق
یوسفـم بـودی و مـن نیز زلیخا بشوم
آن شبی که تـو بیایی و زمان صفر شود
مو پریشان کنم و یک شبِ یلـدا بشوم
چو در آغوشِ تو باشم، خبر از هیچ مگو
از همـه خلـق جـدا ،تـارک دنیـا بشوم
تلخـیِ کـامِ مـرا، شهــدِ لبـانـت ببـرد
تلخ وشیرین بشود لب به لبت تا بشوم
شعـرِ من شور بگیرد بـه لبت بوسه زنم
ساقیِ شهـدِ لبـت گشته و بُـرنـا بشوم ...
همچو پیشامدِ ممکن به دلت جا بشوم
نفسی با تـو بمانم، سرِ سجاده ی عشق
یوسفـم بـودی و مـن نیز زلیخا بشوم
آن شبی که تـو بیایی و زمان صفر شود
مو پریشان کنم و یک شبِ یلـدا بشوم
چو در آغوشِ تو باشم، خبر از هیچ مگو
از همـه خلـق جـدا ،تـارک دنیـا بشوم
تلخـیِ کـامِ مـرا، شهــدِ لبـانـت ببـرد
تلخ وشیرین بشود لب به لبت تا بشوم
شعـرِ من شور بگیرد بـه لبت بوسه زنم
ساقیِ شهـدِ لبـت گشته و بُـرنـا بشوم ...
۶.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.