فن فیک مایکی پارت۴
بعد سالللل های سالللللل سلام...اره دیگه همین خب بریم ادامش بنویسیم
انا:...
ا/ت:چته
انا:عههههه چه جالب
ا/ت:زهر ماررررر و تو و این جالبیت دارم میرینم تو خودم بعد جنابعالی میگن چه جالبببببب
انا:خب مثلا چی میشه
ا/ت:بابااااا اسم و فامیلم رو بهش گفتم بعد تو میگی خب مثلا چی میشه اگه هکر ماهر داشته باشن چییییی اون وقت ردم رو بزنن چییییی
انا:آرام باش...به اعصاب خودت دایره باش خب(*دایره😂💔)
ا/ت:ای من ریدم تو این زندگی
انا:بابا ولش کن فعلا تا خونه ما هستی بیا یکم دلت خوش باشه
(*ا/ت با نگاه وادافاز نگا انا میکنه)
انا:ا..اگه میخوای هم دلت خوش نباشه
ا/ت:هیییییی زندگی رو باش
انا:حالا نظرت چیه فردا بریم شهر بازی
ا/ت:...
انا:هوی ا/ت(*با داد)
ا/ت:چی...من...چی میگی...چیشده حمله کردن؟؟؟
انا:😐😐😐
ا/ت:ها...باشه اگه شد بعد مدرسه که رفتم خونه با هزارتا بدبختی نامادریم رو راضی میکنم میام خوبه؟
انا:خوبه مثل آدم جواب دادی
ا/ت:زهر مارررر
انا:راستییییی گفتی پسره مایکیه
ا/ت:آره که چی
انا:خوشگل بود
ا/ت:انا چان...چیزی زدی؟؟😐😐😐
انا:حالا تو بگو چطوری بود
ا/ت:حالا چرا میخوای بدونی؟
انا:حوصلم سر رفته برا همین
ا/ت:خدا شفای عاجل بهت بده(*اروم) خب چیزه قدش زیاد بلند نبود با اینکه خودمون ازش کوتاه تریم موهای سفید داشت و چشمای سیاه که زیر چشمشم یکم سیاه بود و تتوی بونتن هم پشت گردنش داشت و لباس سیاه
انا:جذاب بنظر میاد
*ا/ت با کیف مدرسه ایش محکم میزنه تو سر انا*
انا:اخخخخخخخ مگه مرض داریییییی
ا/ت:اسکل نگو رو یه مافیا کراش زدییییییی
انا:خب مشکلیه
ا/ت:امام حسین دورت بگردم چرا اینو دو برابر شفا ندادی(*اروم) فعلا بگیر بکپ تا بینیم فردا چی میشه
انا:بااااشههههه
میدونم بد شد ولی بخاطر پک جی هم که شده ببخشید🥲
انا:...
ا/ت:چته
انا:عههههه چه جالب
ا/ت:زهر ماررررر و تو و این جالبیت دارم میرینم تو خودم بعد جنابعالی میگن چه جالبببببب
انا:خب مثلا چی میشه
ا/ت:بابااااا اسم و فامیلم رو بهش گفتم بعد تو میگی خب مثلا چی میشه اگه هکر ماهر داشته باشن چییییی اون وقت ردم رو بزنن چییییی
انا:آرام باش...به اعصاب خودت دایره باش خب(*دایره😂💔)
ا/ت:ای من ریدم تو این زندگی
انا:بابا ولش کن فعلا تا خونه ما هستی بیا یکم دلت خوش باشه
(*ا/ت با نگاه وادافاز نگا انا میکنه)
انا:ا..اگه میخوای هم دلت خوش نباشه
ا/ت:هیییییی زندگی رو باش
انا:حالا نظرت چیه فردا بریم شهر بازی
ا/ت:...
انا:هوی ا/ت(*با داد)
ا/ت:چی...من...چی میگی...چیشده حمله کردن؟؟؟
انا:😐😐😐
ا/ت:ها...باشه اگه شد بعد مدرسه که رفتم خونه با هزارتا بدبختی نامادریم رو راضی میکنم میام خوبه؟
انا:خوبه مثل آدم جواب دادی
ا/ت:زهر مارررر
انا:راستییییی گفتی پسره مایکیه
ا/ت:آره که چی
انا:خوشگل بود
ا/ت:انا چان...چیزی زدی؟؟😐😐😐
انا:حالا تو بگو چطوری بود
ا/ت:حالا چرا میخوای بدونی؟
انا:حوصلم سر رفته برا همین
ا/ت:خدا شفای عاجل بهت بده(*اروم) خب چیزه قدش زیاد بلند نبود با اینکه خودمون ازش کوتاه تریم موهای سفید داشت و چشمای سیاه که زیر چشمشم یکم سیاه بود و تتوی بونتن هم پشت گردنش داشت و لباس سیاه
انا:جذاب بنظر میاد
*ا/ت با کیف مدرسه ایش محکم میزنه تو سر انا*
انا:اخخخخخخخ مگه مرض داریییییی
ا/ت:اسکل نگو رو یه مافیا کراش زدییییییی
انا:خب مشکلیه
ا/ت:امام حسین دورت بگردم چرا اینو دو برابر شفا ندادی(*اروم) فعلا بگیر بکپ تا بینیم فردا چی میشه
انا:بااااشههههه
میدونم بد شد ولی بخاطر پک جی هم که شده ببخشید🥲
۴.۰k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.