ننه جون
کاش این گوشی زنگ می خورد وپشت سیم صدای دلنشینی باشد که می گفت چطوری گلنارم چشم قشنگم ومن بگویم چایت براه است ننه جون لباس گل گلی که برایم دوخته ای بپوشم و لی لی کنان ازکوچه باغ ها به سویت بیایم دمی بشینم کنارت برایم قصه عاشق شدنت بگوی...ننه جون چشم آبی آسمونی چهارساله که ندارمش...برگرفته از دلنوشته خودم
۷.۹k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱