part 10 Dark love
+عااا معلوم که خوشحال شدم از این همکاری قطعا همکاری خوبی میشه
و بعد روبه جیمین گفتم
+اینطور نیست مستر؟🦋
_البته لیدی این همکاری خیلی خوبی میشه البته ظاهراً تو توقع نداشتی به این زودی همو ملاقات کنیم درسته لیدی ؟
+شاید مستر پارک...،(نیشخند)
کم کم جلسه شروع شد و همه نظرشون رو درباره ی همکاری گفتن حالا نوبت من بود که طرحی که برای این همکاری در نظر گرفتم رو ارائه بدم کل مدتی که داشتم حرف میزدم نگاه های سنگین جیمین رو روی خودم حس میکردم
بعد از تموم شدن ارائه ام برگشتم و سر جام نشستم که متوجه نگاهی خمار جیمین شدم
لعنت اون چشمای فاکیش وقتی منو اونطور نگاه میکنه
اون لبای قلوه ایش
اون...لعنتی من چم شده جدی دارم در مورد جیمین برادر بهترین دوستم اینارو میگم افکار مضخرفم رو کنار زدم و بعد زل زدم به چشم های خمار جیمین و گفتم
+اتفاقی افتاده مستر؟
_الان نه ولی شاید قراره(نیشخند)
منظورشو نفهمیدم ولی کل جلسه فکرم درگیر بود
بلاخره زیر نگاه های سنگین جیمین جلسه تموم شد پدر جیمین و جیمین با پدر توی اتاق کارش کار داشتن ولی من لازم نبود برم پس
بعد از امضا کردن فرم ها بلند شدم با قدم های محکم به سمت اتاق کارم میرفتم که منشین صدام کرد که🦋
...
چون دوستتون دارم گزاشتما
شرط
هیچی
ولی دلیل نمیشه حمایت نکنین باید من راضی شم از حمایتا تا پارت بعدیو
ببینیدا حواستون به خودتون باشه🗿😂گودرت فروان💪
و بعد روبه جیمین گفتم
+اینطور نیست مستر؟🦋
_البته لیدی این همکاری خیلی خوبی میشه البته ظاهراً تو توقع نداشتی به این زودی همو ملاقات کنیم درسته لیدی ؟
+شاید مستر پارک...،(نیشخند)
کم کم جلسه شروع شد و همه نظرشون رو درباره ی همکاری گفتن حالا نوبت من بود که طرحی که برای این همکاری در نظر گرفتم رو ارائه بدم کل مدتی که داشتم حرف میزدم نگاه های سنگین جیمین رو روی خودم حس میکردم
بعد از تموم شدن ارائه ام برگشتم و سر جام نشستم که متوجه نگاهی خمار جیمین شدم
لعنت اون چشمای فاکیش وقتی منو اونطور نگاه میکنه
اون لبای قلوه ایش
اون...لعنتی من چم شده جدی دارم در مورد جیمین برادر بهترین دوستم اینارو میگم افکار مضخرفم رو کنار زدم و بعد زل زدم به چشم های خمار جیمین و گفتم
+اتفاقی افتاده مستر؟
_الان نه ولی شاید قراره(نیشخند)
منظورشو نفهمیدم ولی کل جلسه فکرم درگیر بود
بلاخره زیر نگاه های سنگین جیمین جلسه تموم شد پدر جیمین و جیمین با پدر توی اتاق کارش کار داشتن ولی من لازم نبود برم پس
بعد از امضا کردن فرم ها بلند شدم با قدم های محکم به سمت اتاق کارم میرفتم که منشین صدام کرد که🦋
...
چون دوستتون دارم گزاشتما
شرط
هیچی
ولی دلیل نمیشه حمایت نکنین باید من راضی شم از حمایتا تا پارت بعدیو
ببینیدا حواستون به خودتون باشه🗿😂گودرت فروان💪
۱۰.۴k
۱۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.