Daddy part ۱۰

وقتی اومدم پیایین که یه هو یکی به پشت بنگ چان شلیک کرد افتاد زمین
بنگچان پاشو تروخدا پاشو ببین تو بچه داری پاشو بهت میگم پاشو / تکونش دادم / گریه = ته مو
کل لباسم خون بود خیلی ترسیده بودم فک نمی کردم همچین چیزی بشه که یه هو انگار یکی با چوب زد تو سرم منم قش کردم
۲ ساعت بد تو بیمارستان بیدار شدم
خانم بنگ حالتون خوبه = پرستار
بنگ چان کجاست = ته مو
کی = پرستار
بهت میگم بنگ چان کجاست / داد = ته مو
خانم آروم باشید اصلا این کسی که میگید رو من نمی شناسم = پرستار
ینی چی اون تیر خورد حالش خوب نبود = ته مو
لطفا بهتره به پلیس بگید نه من = پرستار
هان چی اون چی شد = ته مو
بهتون گفتم من خبری ندارم بد شما الان مرخص شدید میتونید برید خونه بچتون هم ۳ ماهش شده حال اونم خوبه = پرستار
رفت بیرون درو بست
یکی از زیر دستای چانی اومد تو
سلام خانم بنگ حالتون خوبه = کیم
نه = ته مو
شما می تونین برید خونه آقای بنگ به من گفتن که هواسم بهتون باشه که اتفاقی براتون نیوفته = کیم
اون زندس = ته مو
اطلاعی ندارم = کیم
ینی چی که اطلاعی ندارم = ته مو
اگه داشته باشم اجازه ندارم بهتون بگم خیلی ببخشید = کیم
وای نه خدا / گریه = ته مو
لطفا گریه نکنید بیاین ببرمتون خونه = کیم
وقتی رفتیم خونه باز به همون ویلای ۵ طبقه ای بود که بنگ چان منو برده بود اونجا هیچی تقیر نکرده بود خدمت کارا داشتن کار می کردن انگار نه انگار که چیزی شده بود
۴ ماه بد