کاردیشلریم و سوسعم (پارت2۱)
سوسن: عمر میگم آیلا خانوم رو میشناسی که مدیر کالج آتامان؟
عمر: آره میشناسم
سوسن: آیلا خانوم با همکاری استاد بوراک فک کنم امشب قراره یا جشن برگذار کنن گفتم بهت خبر بدم که با آسیه اینا بیاین
عمر: آها خیلی ممنون حتما میام... خب بعد کی باهم ریاضی کار کنیم
سوسن: اون باشه واسه یه وقت دیگه
عمر: باشه پس میبینمت
سوسن: میبینمت بای
عمر: رفتم پیش بچه ها یعنی آسیه آیبیکه و اگولجان و خبری که سوسن داد رو بهشون دادم
آسیه: کالج آتامان واقعا خیلی خوبه با این که یه چندتا دانش آموز نچسب مث دروک داره ولی بازم خیلی خوش میگذره
آیبیکه: موافقم برک هم زیاد خوش اخلاق نیست ولی نسبت به دروک بهتره
اگولجان: پسر سوسن زمین تا زیر زمین با اینا فرق داره دروک که داداششه نیممممم مسقال هم به داداشش نرفته
آسیه: اینو راس میگه سوسن خیلی دختر خوبیه
آیبیکه: حالا جدا از این بحثا خیلیم خوشگله فک کنم خوشگل ترین دختر کالج آتامان باشه
عمر: ایول اینو موافقم
آسیه: منم همینطور سوسن خیلی خوشگله اخلاق خیلی خوبیم داره... ایبیکه میگم شایدم راس باشه شاید برای خوشگل ترین دختر کالج انتخابش کرده باشن (با خنده)
آیبیکه: شااااااید
اگولجان: بسه دیگه بیاین بریم یه چیزی بخوریم
بقیه: بریم
(پایان مدرسه)
سوسن:دروک دروووووک کجایی
دروک: هاااا چیه تو اتاقم سوزی
سوسن: میمیری یکم مهربونه تر حرف بزنی
دروک: چیزی گفتی؟
سوسن: نخیر زود حاضر شو 2 ساعت دیگه (یعنی ساعت 1 ظهر) باید بریم جشن
دروک: اووووو کو تا ساعت 1 ولمان کن
سوسن: هرجور راحتی
دروک: ناراحت شدی؟
سوسن: نه مگه بچم... من میرم دوش بگیرم
دروک: باش برو بعد تو من میرم
ادامه دارد...
عمر: آره میشناسم
سوسن: آیلا خانوم با همکاری استاد بوراک فک کنم امشب قراره یا جشن برگذار کنن گفتم بهت خبر بدم که با آسیه اینا بیاین
عمر: آها خیلی ممنون حتما میام... خب بعد کی باهم ریاضی کار کنیم
سوسن: اون باشه واسه یه وقت دیگه
عمر: باشه پس میبینمت
سوسن: میبینمت بای
عمر: رفتم پیش بچه ها یعنی آسیه آیبیکه و اگولجان و خبری که سوسن داد رو بهشون دادم
آسیه: کالج آتامان واقعا خیلی خوبه با این که یه چندتا دانش آموز نچسب مث دروک داره ولی بازم خیلی خوش میگذره
آیبیکه: موافقم برک هم زیاد خوش اخلاق نیست ولی نسبت به دروک بهتره
اگولجان: پسر سوسن زمین تا زیر زمین با اینا فرق داره دروک که داداششه نیممممم مسقال هم به داداشش نرفته
آسیه: اینو راس میگه سوسن خیلی دختر خوبیه
آیبیکه: حالا جدا از این بحثا خیلیم خوشگله فک کنم خوشگل ترین دختر کالج آتامان باشه
عمر: ایول اینو موافقم
آسیه: منم همینطور سوسن خیلی خوشگله اخلاق خیلی خوبیم داره... ایبیکه میگم شایدم راس باشه شاید برای خوشگل ترین دختر کالج انتخابش کرده باشن (با خنده)
آیبیکه: شااااااید
اگولجان: بسه دیگه بیاین بریم یه چیزی بخوریم
بقیه: بریم
(پایان مدرسه)
سوسن:دروک دروووووک کجایی
دروک: هاااا چیه تو اتاقم سوزی
سوسن: میمیری یکم مهربونه تر حرف بزنی
دروک: چیزی گفتی؟
سوسن: نخیر زود حاضر شو 2 ساعت دیگه (یعنی ساعت 1 ظهر) باید بریم جشن
دروک: اووووو کو تا ساعت 1 ولمان کن
سوسن: هرجور راحتی
دروک: ناراحت شدی؟
سوسن: نه مگه بچم... من میرم دوش بگیرم
دروک: باش برو بعد تو من میرم
ادامه دارد...
۲.۲k
۱۷ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.