فیک جانگ کوک(رفتار اشتباه)پارت۱۲*
خیلی سریع میرفت عین اون شب کزایی.رسدیم به عمارتش.منو برد تو خیلی دستمو سفت گرفته بود.
ولم کن.
اه ولم کن دیگههه.
دستم شکست.
منو چسبوند به دیوار .
کووک:(با داد)چرا کذاشتی .هوم.
یور:به تو چه بعدشم من داشتم تقلا می کردم بعدشم مکه شوهرمی.
کوک:بهت گفتم که هستم.
یور:منم بهت گفتم فقط فیزیکی نه شرعی نه قلبی.
کوک:بفهم چی داری می گی ها.
یور:اگه نفهمم چی؟
کوک:اگه نفهمی...
یور:چی ها چی هاا
کوک:هیچی (افتاد زمین و شروع کرد به گریه)
من نتونستم خودمو نگهدارم اونجوری ببینمش رفتم ی بوس سریع رو پیشونیش کردم و گفتم.
یور:دست از سر من وردار.
و رفتم بیرون راهی خونه شدم.
از زبان کوک:
باورم نمیشه اون منو بوس کرد؟ولی بعدش گفت که برم از زندگیش.
خدایا لعنت به من که اینکارو باهاش کردم.
از زبان یور:
رفتم بیرون و رفتم سمت خونه.وقتی رسیدم مثل همیشه اون دوتا اون حا نشسته بودن.ولی اهمیت ندادم و سریع رفتم تو اتاقم و در رو محکم بستم.
شروع کردم به گریه کردن رو تختم و جیغ زدن و تختم.
نامجون:یور درو باز کن توروخدا یه بلایی سر خودت میاری.
یور:گمشید دوتانون گمشید عوضی ها.
پارت بعدی محم و سرنوشت سازه.
ولم کن.
اه ولم کن دیگههه.
دستم شکست.
منو چسبوند به دیوار .
کووک:(با داد)چرا کذاشتی .هوم.
یور:به تو چه بعدشم من داشتم تقلا می کردم بعدشم مکه شوهرمی.
کوک:بهت گفتم که هستم.
یور:منم بهت گفتم فقط فیزیکی نه شرعی نه قلبی.
کوک:بفهم چی داری می گی ها.
یور:اگه نفهمم چی؟
کوک:اگه نفهمی...
یور:چی ها چی هاا
کوک:هیچی (افتاد زمین و شروع کرد به گریه)
من نتونستم خودمو نگهدارم اونجوری ببینمش رفتم ی بوس سریع رو پیشونیش کردم و گفتم.
یور:دست از سر من وردار.
و رفتم بیرون راهی خونه شدم.
از زبان کوک:
باورم نمیشه اون منو بوس کرد؟ولی بعدش گفت که برم از زندگیش.
خدایا لعنت به من که اینکارو باهاش کردم.
از زبان یور:
رفتم بیرون و رفتم سمت خونه.وقتی رسیدم مثل همیشه اون دوتا اون حا نشسته بودن.ولی اهمیت ندادم و سریع رفتم تو اتاقم و در رو محکم بستم.
شروع کردم به گریه کردن رو تختم و جیغ زدن و تختم.
نامجون:یور درو باز کن توروخدا یه بلایی سر خودت میاری.
یور:گمشید دوتانون گمشید عوضی ها.
پارت بعدی محم و سرنوشت سازه.
۵۰.۸k
۲۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.