p60

p60

کوک.تهیونگ بازم از شیرموز ا...
سرشو بالا آوردو با دیدن من حرفش نصفه موند همونجا مکث کردو وایستاد
تهیونگ. خو توهم از زد آفتاب من استفاده کردی
کوک. مـ مهم نیس
پایین امد برای اینکه اعضا ناراحت نشن یه سلام خشک خالی کردم
ات. سلام(سرد)
کوک. سلام
جیمین. خببببب نوبتی هم باشه نوبتههههه کادوعههه
جین. خفه شو اول کیک میخوریمممم
جیمین. باشه بابا ایششش
هممون نشستیم تنها جای خالی برای من کنار کوک بود بودن هیچ حرفی رفتم نشستم یه میز گرد بود که همون دورش جمع شده بودیم کیکو خوردیم که جیمین گفت...
جیمین.بیایین یه بازی
همه. چه بازی؟
جیمین. بازی اینطوریه که من یه دستمالو برد میدارم میزارم دهنم بعد کناریه من باید با دهنش اون دستمالو از دهنم بکنه بعد کناریه اون اگه هم دستمال خیلی ریز شد... بازم باید فرد کناری اون از دهنت بکشه بیرون حالاهر طور که شده (خنده)
این دیگه چه بازییه خدای من
همه بجز ات. موافقم
جیمین. ات؟
ات. هـ ها باشه
اول از همه خود جیمین دستمالو برداشت بعد یونگی هیونگ با دهنش کشید که یه قسمت دستمال بین لباش موند نوبیت من شدو با تردید سمتش رفتمو میخواستم با فاصله این کارو انجام بدم تازیاد نزدیکش نشم و بله ریدم یه قسمت خیلی کوچیک دستمال بین لبام موند که بزور دیده میشد همه با تعحب نگام کردن هوفففف ات فقط یه بازی همین برگشتم سمت کوک نزدیکش شدم اونم همینطور که لبشو به لبام چسبوند یه مک عمیق رد که همه گفتن...
اعضا. اوووووووو
آروم هلش دادم که با یه پوزخند نگام میکرد هیچ دستمالی بین لباش نبود...
جیمین. خب خب حالا که دستمالی نیست بازی تمومه
نامجون. یه بازی دی....
ات. نه(محکم)
نامجون. چرا؟؟ جرعت حقیقت
ات. اما...
جیمین. یااا ات تولدمه هااا
ات.هوفففف باشه
بطری رو جیهوپ هیونگ چرخوند که افتاد بین کوک و خودش
جیهوپ. ج یا ح
کوک. ج
جیهوپ. عامممم زنگ بزن به کسی که خیلی دوسش داری و بهش بگو که دوسش داری
کوک. خیله خب
عوضی این یکی رو دوست داره منو باش چی فکر میکردم گوشی رو طوری گرفته بود که اعضا نبینن کمی صاف شدم تا ببینم به کی زنگ میزنه با دیدن اسمmy moon♥چپ چپ نگاش کرد که زنگ زد گوشی روی آیفون گذاشت...
گوشی. مشترک مورد نظر در دسترس نمیباشد لطف...
گوشیو قطع کرد
خوب شد برنداشت حقت بود...
جیمین. اوه چرا در دسترس نیست؟
کوک نگاهی به من انداخت بعد به جیمین خیره شد...
کوک. سه سال پیش.... بلاکم کرد
ادامه دارد..
حمایت کنید🥹❤