سناریو بانگو
اسم : ا/ت
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه با هم برین بار
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری
دازای :
. از همون اول حسابی مست میکنه
. همش صورتش قرمزه و با چشمای خمار بهت نگاه می کنه 🙄
. اگه زیاده روی کنی ، جمعت می کنه
. از اونجایی که میدونست مستی ، وقتی رسوندت خونهت اومد و محکم بوس.یدت 😁
چویا :
. این انقدر مست میکنه که تو باید جمعش کنی 😅
. همش چشماش خماره
. حواسش هست اگه لباس ب.از بپوشی و پسری چشمش بهت بیوفته پسره رو بکوبه تو دیوار 😁
. وقتی رسوندت خونهت اومد تو و باهم اهم اهم کردین 😇
رانپو ( من یه سوال فنی دارم اصلا رانپو میدونه شراب چیه ؟ 😐 ) :
. چون لباست یکم ب.از بود همش بهت گیر میداد و میگفت که عوضش کنی ولی فقط به خاطر این بود که دوست نداشت چشم پسرهای دیگه روت باشه 😍
. زیاد مست نمی کنه و زیاد هم شراب نمی خوره
. ولی اگه زیاده روی کنی جمعت میکنه ولی میبرتت خونه ی خودش 😁
. شب هم نمی خوابه و فقط بهت نگاه میکنه که اگه حالت بدتر شد کمکت کنه ( آخی این مال منه 😍 )
موری :
همون شب حاملت میکنه و فرداش هم ۱۰ قلو میزائی 😐
رابطه : دوست پسرته
موضوع : اگه با هم برین بار
کاراکتر ها : دازای ، چویا ، رانپو ، موری
دازای :
. از همون اول حسابی مست میکنه
. همش صورتش قرمزه و با چشمای خمار بهت نگاه می کنه 🙄
. اگه زیاده روی کنی ، جمعت می کنه
. از اونجایی که میدونست مستی ، وقتی رسوندت خونهت اومد و محکم بوس.یدت 😁
چویا :
. این انقدر مست میکنه که تو باید جمعش کنی 😅
. همش چشماش خماره
. حواسش هست اگه لباس ب.از بپوشی و پسری چشمش بهت بیوفته پسره رو بکوبه تو دیوار 😁
. وقتی رسوندت خونهت اومد تو و باهم اهم اهم کردین 😇
رانپو ( من یه سوال فنی دارم اصلا رانپو میدونه شراب چیه ؟ 😐 ) :
. چون لباست یکم ب.از بود همش بهت گیر میداد و میگفت که عوضش کنی ولی فقط به خاطر این بود که دوست نداشت چشم پسرهای دیگه روت باشه 😍
. زیاد مست نمی کنه و زیاد هم شراب نمی خوره
. ولی اگه زیاده روی کنی جمعت میکنه ولی میبرتت خونه ی خودش 😁
. شب هم نمی خوابه و فقط بهت نگاه میکنه که اگه حالت بدتر شد کمکت کنه ( آخی این مال منه 😍 )
موری :
همون شب حاملت میکنه و فرداش هم ۱۰ قلو میزائی 😐
۴.۹k
۲۶ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.