پارت ۲
که یهو یکی از بچه ها زیر پایی انداخت ولی خداروشکر مایکی و باجی دعوا کردن رو بهم یاد دادن .
من معمولا سعی می کنم که دعوا نکنم تو مدرسه
بهش نگاه که کردم دیدم همون دختر جدیده تو کلاسمون بعد پشت سرهم دوستش بود فکر کنم اسمش لیا و میا بود
بعد بهشون گفتم : میزاشید ۲ ماه بگزره بعد انقدر شاخ می شدید
خواستم برم سمت چیفویو واسه سوپرایز که یهو از پشت حل دادن داشتم میافتادم که چیفویو دید و نگهم داشت و به اون دخترا گفتم : فکر کنم نمی دونید من کیم ولی سر عی بعد بخششی در کار نیست
دست چیفویو رو گرفتم و گفتم برات سوپرایز دارم
رسیدیم به پله ی آخر و گفتم سوپرایز و یهو باجی پرید سمت چیفویو و چیفویو ترسید ولی باجی یه پیام دریافت کرد از طرف مایکی
امید وارم دوست داشته باشید
🪼🩵🦋💙🐬🐋🐳🐟🦕🪽🧊🌊💧🪩👗👘💎💠
من معمولا سعی می کنم که دعوا نکنم تو مدرسه
بهش نگاه که کردم دیدم همون دختر جدیده تو کلاسمون بعد پشت سرهم دوستش بود فکر کنم اسمش لیا و میا بود
بعد بهشون گفتم : میزاشید ۲ ماه بگزره بعد انقدر شاخ می شدید
خواستم برم سمت چیفویو واسه سوپرایز که یهو از پشت حل دادن داشتم میافتادم که چیفویو دید و نگهم داشت و به اون دخترا گفتم : فکر کنم نمی دونید من کیم ولی سر عی بعد بخششی در کار نیست
دست چیفویو رو گرفتم و گفتم برات سوپرایز دارم
رسیدیم به پله ی آخر و گفتم سوپرایز و یهو باجی پرید سمت چیفویو و چیفویو ترسید ولی باجی یه پیام دریافت کرد از طرف مایکی
امید وارم دوست داشته باشید
🪼🩵🦋💙🐬🐋🐳🐟🦕🪽🧊🌊💧🪩👗👘💎💠
۱۹۳
۲۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.