---♡ازدواج اجباری!♡---

P⁵⁰

ات:رزی مامان وبابام گوشیمو دادن
رزی:واقعا
ات:اره......ولی فقط میخوام به جین پیم بدم یکم نگرانم مامانم بفهمه
رزی:هوم....
ات:اصلا ولش کن اشکالی نداره به جین پیم میدم
رزی:راستی مطمئنی جوابتو میده؟
ات:چرا میپرسی
رزی:آخه وقتی هیونجین بهش زنگ زد که جواب نداد...دوباره هیونجین دیشب هم بهش زنگ زد ولی جین جواب نداد
ات:هوف...نمیدونم چیکار کنم
رزی:حالا شاید جواب داد چون هیونجین رو نمیشناخته جواب نداده
ات:شاید....


(پرش زمانی به بعد از ظهر...بعد مدرسه)

ات ویو
توی اتاقم بودم که به جین پیام دادم منتظر بودم جواب بده......الان یه دوساعتی میگذره ولی هنوز جواب نداد..دیگ خسته شده بودم ورفتم یه چیزی درست کنم بخورم که از گوشیم صدا اومد.................

[ادامه دارد...]
[شرط ها]
(۳۵لایک)
(۳۰کامنت)
(۳فالوور)
________________________________________
شرطا کامل نشد ولی گذاشتم نمیدونم چرا شما یهو حمایت هاتون کم میشه....به هرحال بخواد همینجوری پیش بره وحمایتتون از فیک کمتر بشه من دیگ ادامه نمیدم...یا باید بمونین که شرطا پرشه
_________________________________________
این پارت هم کم گذاشتم بخاطر حمایت های زیادتون..................🙁