وقتی بهت تجا°وز میشه......)(پارت ۱)

وقتی بهت تجا°وز میشه......)(پارت ۱)
#لینو
#استری کیدز
ویو ا.ت
امروز قراره با دوتا از دوستام که دخترن بریم بار.....رفتم یه دوش گرفتم...،موهامو خشک کردم.....و آماده شدم...یه لباس نسبتاً باز پوشیدم و آرایش کردم که یونجین زنگ زد
(علامت ا.ت+علامت یونجین~)
+الو...
~سلامم
+سلام خوبی چه خبرا
~خوبم مرسی....راستی من الان رفتم دنبال یونا داریم باهاش میایم دنبالت
+باشه من آمادم بیاین
~ می‌بینمت
+ بای‌...
‌.
.
رسیدیم یونجین ماشین رو پارک کرد و وارد بار شدیم...، یه میز گرفتیم و نشستیم....
.
چند ساعت بعد....)
من خیلی مست نبودن ولی حواسم اصلا به ساعت نبود....،ساعت رو چک کردم که..،ساعت ۱شب بود...با کلی استرس و عجله از بچه ها خدافظی کردم که برم که یهو خوردم که یه مرد که خیلییییی مست بود...دستمو گرفت و طرف خودش کشید
&چه خانم زیبایی
+ولم کن عوضی
&به این راحتی ولت نمیکنم
منو برد داخل یکی از اتاقهای همون بار و..........
.
.
اون مرتیکه‌ی عوضی هرکار دلش خواست باهام کرد و ولم کرد....حالم اصلا خوب نیست....نمیدونم باید چکار کنم....با یه بدبختی یه تاکسی گرفتم و رفتم خونه.....
ادامه دارد..........
حمایت..؟
@park_sujin2011