پارت۱۸
جونگ کوک و جیمین ا/ت بردن به عمارت خودشون
ویو لونا:
از مسابقه عصبانی به خونه برگشتم (چون باخته)دیدم برقا خاموشه بعد چشماش سیاه دید
وقتی بیدار شدم دیدم توی یک اتاقم شروع کردم جیغ داد که یکی امد توی اتاق اون تهیونگ بود
لونا:ا/ت کجاست؟(داد)
تهیونگ:او.....بیب تو نگران خودت باش
لونا سریع رفت بیرون و از پله ها رفت پاین پسرا اونجا روی مبل نشسته بودن
لونا:ا/ت کجاست؟(عربده)
شوگا:اون خودش صاحب داره
تهیونگ اومد دهن لونا گرفت و بردش توی اتاق که توش بود
لونا انداخت روی تخت و روش خیمه زد
تهیونگ:بیبی فقط یکم درد داره (محرف نشید)
و یک گردنبند اهنی محکم بست لونا تهیونگ رو پرت کرد اون ور و دوباره رفت بیرون وشروع کرد سوال پرسیدن
لونا:ا/ت کجاست؟ من چرا اینجام؟ اینجا کجاست؟
جیمین:تهیونگ خفش کن!!!!!!!
جیهوپ:گردنش رو نگاه کن
جیمین:اهان الان درستش میکنم
جیمین دستش رو اورد بالا و به ساعت هوشمندش ور میرفت بعد لبخندی زد و یک دکمه رو روی ساعتش فشار داد
جیغم رفت بالا خیلی بد بود برق خیلی زیادی توی بدنم جریان داشت
دیگه جونی واسم نمونده بود حنی نمیتونستم جیغ بزنم افتاده بودم روی زمین و درد میکشیدم
ویو ا/ت:
دیدم توی یک اتاقم کوکی هم کنارم بود
کوک: دارلینگ بیدار شدی
ا/ت:چرا منو گرفتی؟
کوک: اصلا حالیت نیست نه!!!!!(داد)
کوک:تو مال منییییییییی(داد)
ا/ت:من برای تو نیستم(بغض و داد)
کوک:الان درستش میکنم!(آرامش قبل طوفان)
خودش روی ا/ت انداخت و لباسش رو پاره کرد با دیدن کبودی های رو یه بدنش عصبانی تر شد
(منحرف نشید شاید بچم میخواست یک کاری کنه ولی ا/ت زیر لباسش سوتین داره)
کوک:اینا چیه؟(تعجب و عصبانی)
ا/ت: زشته لباسما بده!(اروم و ترسیده)
کوک:گفتم اینا چیه؟(عربده)
ا/ت:داد نزن(ترسیده و با بغض)
کوک دست ا/ت رو گرفت و همین جوری رفتن پایین
جیمین: چیکار میکردین؟(خنده شیطانی)
کوکی: مال خودمه هرکاری دلم خواست باهاش میکنم
کوک: هیونگ(روبه جین) ببین کی ا/ت رو اینطوری کرده
جین:ا/ت چرا بدنت انقدر کبوده؟!!!!!!!!!
اسلاید۲ عمارت پسرا
بچها دوباره پیج قبلیم رو میزارم قبل این پارت رو اونجا بخونید
https://wisgoon.com/bts-army_rm
توی کامنت ها هم میزارم
ویو لونا:
از مسابقه عصبانی به خونه برگشتم (چون باخته)دیدم برقا خاموشه بعد چشماش سیاه دید
وقتی بیدار شدم دیدم توی یک اتاقم شروع کردم جیغ داد که یکی امد توی اتاق اون تهیونگ بود
لونا:ا/ت کجاست؟(داد)
تهیونگ:او.....بیب تو نگران خودت باش
لونا سریع رفت بیرون و از پله ها رفت پاین پسرا اونجا روی مبل نشسته بودن
لونا:ا/ت کجاست؟(عربده)
شوگا:اون خودش صاحب داره
تهیونگ اومد دهن لونا گرفت و بردش توی اتاق که توش بود
لونا انداخت روی تخت و روش خیمه زد
تهیونگ:بیبی فقط یکم درد داره (محرف نشید)
و یک گردنبند اهنی محکم بست لونا تهیونگ رو پرت کرد اون ور و دوباره رفت بیرون وشروع کرد سوال پرسیدن
لونا:ا/ت کجاست؟ من چرا اینجام؟ اینجا کجاست؟
جیمین:تهیونگ خفش کن!!!!!!!
جیهوپ:گردنش رو نگاه کن
جیمین:اهان الان درستش میکنم
جیمین دستش رو اورد بالا و به ساعت هوشمندش ور میرفت بعد لبخندی زد و یک دکمه رو روی ساعتش فشار داد
جیغم رفت بالا خیلی بد بود برق خیلی زیادی توی بدنم جریان داشت
دیگه جونی واسم نمونده بود حنی نمیتونستم جیغ بزنم افتاده بودم روی زمین و درد میکشیدم
ویو ا/ت:
دیدم توی یک اتاقم کوکی هم کنارم بود
کوک: دارلینگ بیدار شدی
ا/ت:چرا منو گرفتی؟
کوک: اصلا حالیت نیست نه!!!!!(داد)
کوک:تو مال منییییییییی(داد)
ا/ت:من برای تو نیستم(بغض و داد)
کوک:الان درستش میکنم!(آرامش قبل طوفان)
خودش روی ا/ت انداخت و لباسش رو پاره کرد با دیدن کبودی های رو یه بدنش عصبانی تر شد
(منحرف نشید شاید بچم میخواست یک کاری کنه ولی ا/ت زیر لباسش سوتین داره)
کوک:اینا چیه؟(تعجب و عصبانی)
ا/ت: زشته لباسما بده!(اروم و ترسیده)
کوک:گفتم اینا چیه؟(عربده)
ا/ت:داد نزن(ترسیده و با بغض)
کوک دست ا/ت رو گرفت و همین جوری رفتن پایین
جیمین: چیکار میکردین؟(خنده شیطانی)
کوکی: مال خودمه هرکاری دلم خواست باهاش میکنم
کوک: هیونگ(روبه جین) ببین کی ا/ت رو اینطوری کرده
جین:ا/ت چرا بدنت انقدر کبوده؟!!!!!!!!!
اسلاید۲ عمارت پسرا
بچها دوباره پیج قبلیم رو میزارم قبل این پارت رو اونجا بخونید
https://wisgoon.com/bts-army_rm
توی کامنت ها هم میزارم
۱۲.۲k
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.