بانگو به سبک دو ذهن مریض @ پارت اول @
(هیدوی& شیکی¤ نویسنده¥)
¥ ساعت پنج عصر بود و هوا ابری،هیدوی و شیکی با کیسه های خوراکی به سمت خونه هجوم...چیز منظور میدویدند
حدود ده دقیقه بعد به خونه هیدوی رسیدن.خوراکی ها رو روی کابینت آشپز خونه گزاشتن و و بعد از پوشیدن لباس راحتی روی مبل نشستن
¤ میخوای چه انیمه ای بزاری؟
&قسمت جدید بانگو خوبه؟"با لحن خسته"
¤عالیه"با لحن هیجان زده"
&شیکی مانگا رو خوندی؟"با لحن ناراحت"
¤من مانگا رو نمیخونم اسپویل میشه
&در ذهن(پس به خاطر همین اینقدر هیجان داری)
¥بعد از نگاه کردن به قسمت ۸ فصل ۵ بانگو:
هیدوی که میدونست قرار این اتفاق بیوفته ولی باز هم ناراحت بود
و شیکی که زل زده بود به تلویزیون و داشت عربده تا فانوس فوکوزاوا میکشید
¤کافکا با سوکوکو چیکار کردی "در حال کشیدن موهاش و زجه زدن"
&بغل کردن شیکی*
اروم باش اتفاقی نمیافته چویا سگ جون من مانگا رو خوندم
¤جدی میگی؟" با لحن خوش حال"
&اما...
¥ ساعت پنج عصر بود و هوا ابری،هیدوی و شیکی با کیسه های خوراکی به سمت خونه هجوم...چیز منظور میدویدند
حدود ده دقیقه بعد به خونه هیدوی رسیدن.خوراکی ها رو روی کابینت آشپز خونه گزاشتن و و بعد از پوشیدن لباس راحتی روی مبل نشستن
¤ میخوای چه انیمه ای بزاری؟
&قسمت جدید بانگو خوبه؟"با لحن خسته"
¤عالیه"با لحن هیجان زده"
&شیکی مانگا رو خوندی؟"با لحن ناراحت"
¤من مانگا رو نمیخونم اسپویل میشه
&در ذهن(پس به خاطر همین اینقدر هیجان داری)
¥بعد از نگاه کردن به قسمت ۸ فصل ۵ بانگو:
هیدوی که میدونست قرار این اتفاق بیوفته ولی باز هم ناراحت بود
و شیکی که زل زده بود به تلویزیون و داشت عربده تا فانوس فوکوزاوا میکشید
¤کافکا با سوکوکو چیکار کردی "در حال کشیدن موهاش و زجه زدن"
&بغل کردن شیکی*
اروم باش اتفاقی نمیافته چویا سگ جون من مانگا رو خوندم
¤جدی میگی؟" با لحن خوش حال"
&اما...
۲.۵k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.