پارت ۲۷
ا.ت ویو
با صدای پارس سگ از خواب بیدار شدم
کوک هنوز خواب بود
لباسمو پوشیدم اما لباس زیرم رو پیدا نکردم رفتم پایین با یه سگ دوبرمن روبه رو شدمم
+وای تو چقد کیوتییی
+خوشگلممم
رفتم نزدیکش و روی زانوم نشستمو به قلاده اش نگاه کردم
+بم پس اسمت بمه
ظرف غذاش خالی بود توی کابینت ها دنبال غذای سگ میگشتم که یکی از پشت بغلم کرد
+کوکک
_جانم
+سرصدا کردم؟
_نه بیب
رمو برگردوندم و کوک با بالاتنه ی لخت بود
+تو سگ داری و بهم نگفتی
_خواستم خودت بفهمی
+اوک حالا غذاش کجاس؟
_تو هنوز به من غذا ندادی بعد میخوای به بم بدی
+خب گناه داره
_باشه بهت میگم
+میشنوم
_توی اون کابینت بالای سرت
+میشه بهم بدی دستم نمیرسه
همینطور اومد نزدیکمو و دستشو برد بالا وای چه عطری داره
_خب خانم ا.ت
+مرسی
_کاری نکردم
رفتمو به بم غذا دادمو یکم باهاش بازی کردم
_پس من اینجا چیم
+عشقمی
_اما تو زندگیمی
رفتم روی پاهاش نشستم
_دلم میخواد باهم بریم یه جا
+کجا
_نمیدونم
+اخر هفته ی بعدی مدرسه ام تموم میشه میخوایم با لاریسا بریم پاریس
_منم میام
+بیا ته و اعضا هم میان
_خوبه
یه بوسه ی روی لبش زدم که گوشیم زنگ خورد بابامه
+جونم ددی
ب.ت:خبی توو؟
+اهومم
ب.ت:کوک چطوره؟
+خوبه دیشب حالش زیادی بد بود تب کرد منم موندم پیشش(خنده)
ب.ت:باش خوشگلم مولظب خودت باش
قطع کردم
_اما من هنوزم حالم بده میشه خوبم کنی؟
+ن متاسفانه
_یااا
+من دیگه میرم خونم
_باش خوشگلم صب کن برسونمت
+اوک
کوک رفت بالا لباسش رو عوض کردو اومد منو رسوند خونه
_خوشگلم چیزی لازم داشتی بگو
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~
شرط نداره بخاطر اینکه امروز اذیتتون کردم
با صدای پارس سگ از خواب بیدار شدم
کوک هنوز خواب بود
لباسمو پوشیدم اما لباس زیرم رو پیدا نکردم رفتم پایین با یه سگ دوبرمن روبه رو شدمم
+وای تو چقد کیوتییی
+خوشگلممم
رفتم نزدیکش و روی زانوم نشستمو به قلاده اش نگاه کردم
+بم پس اسمت بمه
ظرف غذاش خالی بود توی کابینت ها دنبال غذای سگ میگشتم که یکی از پشت بغلم کرد
+کوکک
_جانم
+سرصدا کردم؟
_نه بیب
رمو برگردوندم و کوک با بالاتنه ی لخت بود
+تو سگ داری و بهم نگفتی
_خواستم خودت بفهمی
+اوک حالا غذاش کجاس؟
_تو هنوز به من غذا ندادی بعد میخوای به بم بدی
+خب گناه داره
_باشه بهت میگم
+میشنوم
_توی اون کابینت بالای سرت
+میشه بهم بدی دستم نمیرسه
همینطور اومد نزدیکمو و دستشو برد بالا وای چه عطری داره
_خب خانم ا.ت
+مرسی
_کاری نکردم
رفتمو به بم غذا دادمو یکم باهاش بازی کردم
_پس من اینجا چیم
+عشقمی
_اما تو زندگیمی
رفتم روی پاهاش نشستم
_دلم میخواد باهم بریم یه جا
+کجا
_نمیدونم
+اخر هفته ی بعدی مدرسه ام تموم میشه میخوایم با لاریسا بریم پاریس
_منم میام
+بیا ته و اعضا هم میان
_خوبه
یه بوسه ی روی لبش زدم که گوشیم زنگ خورد بابامه
+جونم ددی
ب.ت:خبی توو؟
+اهومم
ب.ت:کوک چطوره؟
+خوبه دیشب حالش زیادی بد بود تب کرد منم موندم پیشش(خنده)
ب.ت:باش خوشگلم مولظب خودت باش
قطع کردم
_اما من هنوزم حالم بده میشه خوبم کنی؟
+ن متاسفانه
_یااا
+من دیگه میرم خونم
_باش خوشگلم صب کن برسونمت
+اوک
کوک رفت بالا لباسش رو عوض کردو اومد منو رسوند خونه
_خوشگلم چیزی لازم داشتی بگو
☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~☆~
شرط نداره بخاطر اینکه امروز اذیتتون کردم
۱۸.۴k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.