وارد حیاط شدم ماشین رو گذاشتم و از تو کیفم کلید برداشتم د
وارد حیاط شدم ماشین رو گذاشتم و از تو کیفم کلید برداشتم در رو باز کردم رفتم داخل اتاق لباس برداشتم و رفتم حموم یه دوش ۱۰m گرفتم و اومدم بیرون یه رامیون درست کردم نشستم پای تلویزیون یه فیلم گذاشتم شروع کردم رامیون رو خوردم همونجوری خوابم برد
فلش بک صبح
از خواب بیدار شدم کمرم بخاطر اینکه رو کاناپه خوابیده بودم خشک شده بود
ات: وای خدا کمرم شکست
بلند شدم رفتم دست و صورتم رو شستم گوشیم رو برداشتم و یکم رفتم تو گوشی
جیهوپ ویو
امروز قرار بود برگردیم کره ات نمیدونست گذاشتم سوپرایز بشه ساعت ۸:۰۰ پرواز داشتیم نگاهی به ساعت انداختم ۷:۱۷ دقیقه بود وقت زیاد بود رفتم یه دوش گرفتم بعد چند مین اومدم بیرون موهام رو داشتم خشک میکردم که نامجون زنگ زد
مکالمه
جیهوپ: سلام
نامجون: سلام خوبی؟
جیهوپ: ارع خوبم کا داشتی
نامجون: آها خوب شد گفتی داشت یادم میرفت پرواز زود تر میاد زود آماده شو ساعت ۷:۳۰ میایم دنبالت
جیهوپ: باش
نامجون: خدافظ
جیهوپ: خدافظ
پایان مکالمه
فلش بک صبح
از خواب بیدار شدم کمرم بخاطر اینکه رو کاناپه خوابیده بودم خشک شده بود
ات: وای خدا کمرم شکست
بلند شدم رفتم دست و صورتم رو شستم گوشیم رو برداشتم و یکم رفتم تو گوشی
جیهوپ ویو
امروز قرار بود برگردیم کره ات نمیدونست گذاشتم سوپرایز بشه ساعت ۸:۰۰ پرواز داشتیم نگاهی به ساعت انداختم ۷:۱۷ دقیقه بود وقت زیاد بود رفتم یه دوش گرفتم بعد چند مین اومدم بیرون موهام رو داشتم خشک میکردم که نامجون زنگ زد
مکالمه
جیهوپ: سلام
نامجون: سلام خوبی؟
جیهوپ: ارع خوبم کا داشتی
نامجون: آها خوب شد گفتی داشت یادم میرفت پرواز زود تر میاد زود آماده شو ساعت ۷:۳۰ میایم دنبالت
جیهوپ: باش
نامجون: خدافظ
جیهوپ: خدافظ
پایان مکالمه
۱۸۸
۰۴ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.