(پارت۶۷)
ا/ت و جونگ کوک يه نگاه به هم کردن و یه نگاه به گارسون...
همزمان:نه ما...
ا/ت:نه ما فقط میخواستیم صندلی های این میز رو تست کنیم چونکه پدرم توی کاره...صندلی صندلیه و میخواستم بهش ایده بدم.
جونگ کوک:ا..اره منم خواستم تستش کنم تا شاید یکی برای خونم بخرم!
گارسون که با تعجب بهشون نگاه میکرد:ا..خیلی خب چی میل دارین؟
جونگ کوک:دوتا نسکافه متوسط با کیک شکلاتی.
جونگ کوک:ا/ت؟
ا/ت:ب..بله؟
جونگ کوک:چرا صورتت قرمز شده؟
ا/ت:صورت من؟؟او..نمیدونم شاید به خاطر..افتابه اره من پوستم به افتاب...خیلی حساسه خیلی.
جونگ کوک متوجه خجالت ا/ت شد اما نخواست این رو به زبون بیاره پس چیزی نگفت و فقط لبخند زد.
سفارششون آماده شد...
ا/ت:فکر میکنم قبلا امتحانش کرده بودم!عالیه.
جونگ کوک:
همزمان:نه ما...
ا/ت:نه ما فقط میخواستیم صندلی های این میز رو تست کنیم چونکه پدرم توی کاره...صندلی صندلیه و میخواستم بهش ایده بدم.
جونگ کوک:ا..اره منم خواستم تستش کنم تا شاید یکی برای خونم بخرم!
گارسون که با تعجب بهشون نگاه میکرد:ا..خیلی خب چی میل دارین؟
جونگ کوک:دوتا نسکافه متوسط با کیک شکلاتی.
جونگ کوک:ا/ت؟
ا/ت:ب..بله؟
جونگ کوک:چرا صورتت قرمز شده؟
ا/ت:صورت من؟؟او..نمیدونم شاید به خاطر..افتابه اره من پوستم به افتاب...خیلی حساسه خیلی.
جونگ کوک متوجه خجالت ا/ت شد اما نخواست این رو به زبون بیاره پس چیزی نگفت و فقط لبخند زد.
سفارششون آماده شد...
ا/ت:فکر میکنم قبلا امتحانش کرده بودم!عالیه.
جونگ کوک:
۸.۸k
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.