♡My little lady♡
پارت ۲۱_
تهیونگ جا خورد
+ت....تو...تو بیدار شدی؟
یهو از جاش بلند شد و باچشمای متعجب نگام کرد
یه لبخند ملایم زدمو سرمو تکون دادم
تهیونگ شروع کرد به گریه کردن و منو محکممم بغل کرد
بعد بلند شد که بره دکتر صداکنه
ولی دستشو محکم گرفتمو کشیدمش سمت خودم
_جناب آقای کیم تهیونگ ؛ حاضری بقیهی عمرتو با من بگذرونی؟
تهیونگ حسابی شوکه شد
_نمیخوای؟
+معلومه که میخوام ! بله !
همو بغل کردیمو بوسیدمش
_میشه بریم خونه؟ دیگه نمیخوام اینجا بمونم
+اوهوم میشه
_فقد اگه دکترا بفهمن....
+کاری میکنیم نفهمن ، ولی اگه حالت بد بشه.....
_کاری میکنیم بد نشه
تهیونگ خندید
+دختر سمج ! بزن بریم
رفتو از تو کیفش یه روپوش پزشکی درآورد
_تهه باااب ! (همون پشمام خودمون به کره ای) اینو از کجا آوردییی؟!
یه نیشخند زدو در حالی که داشت روپوشو میپوشید بهم گفت
+از تو اتاق پرستاری کش رفتم،فک کردم شاید یه جایی لازمم بشه
ماسکشم زدو از اتاق رفت بیرون ، چند ثانیه بعد با یه ویلچر برگشت تو
نشستم رو ویلچر و یواشکی از تو بیمارستان دراومدیم
سوار ماشین شدیمو باهم رفتیم خارج از شهر
_منم میخوام بهت کمک کنم
+تو چه موضوعی؟
با ذوق و شوق گفتم
_شغلت ! منم میخوام مثه تو مافیا بشم
شروع کرد به خندیدن
پکر شدم
_چرا میخندی؟
+چون خیلی کیوتی !
آخه مگه مافیا بودن اینجوریه ؟
باید سالها زیردست باشی راهشو یادبگیری
بعدم خیلی خطرناکه !
من نمیتونم رو جون تو ریسک کنم !
_من میخوام ریسک کنم !
+آخه... ببین تو تو موقعیتش نبودی که درک.....
_تهیووونگ !
حداقل بذار کارآموزت باشم !
+سخت میگیرم بهتا !
_از همین الان ! لطفن ؟
+تو دو هفته تو کما بودی میخوای بیای تمرینای سخت بدنی انجام بدی؟
_اوهوم میخوام
+امشب نمیشه
_خوبشم میشه
+گفتم نمیشه (داد نمیزنه)
_گفتم میشه
+نمیشه
_میشه
+نمیشه
_میشههه
+میشه... چیز ببخشید نمیشه !
_خودتم الان گفتی میشه ! پس تمومه ! بزن بریم !
فقد چیزه کجا باید بریم ؟ محل تمرینتون کجاست؟
+پوووف باشه میبرمت
رسیدیم به یه بیابون خشک.....
خبب خبب گااایز دوباره ژانر هیجانی شورو شدد
ولی خب آخراشه دیگه :)))
حمایت نکنید خودتون میدونیدااا
مرررسییی♡♡
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#فیک_مافیایی
#کیم_تهیونگ
#تهیونگ
تهیونگ جا خورد
+ت....تو...تو بیدار شدی؟
یهو از جاش بلند شد و باچشمای متعجب نگام کرد
یه لبخند ملایم زدمو سرمو تکون دادم
تهیونگ شروع کرد به گریه کردن و منو محکممم بغل کرد
بعد بلند شد که بره دکتر صداکنه
ولی دستشو محکم گرفتمو کشیدمش سمت خودم
_جناب آقای کیم تهیونگ ؛ حاضری بقیهی عمرتو با من بگذرونی؟
تهیونگ حسابی شوکه شد
_نمیخوای؟
+معلومه که میخوام ! بله !
همو بغل کردیمو بوسیدمش
_میشه بریم خونه؟ دیگه نمیخوام اینجا بمونم
+اوهوم میشه
_فقد اگه دکترا بفهمن....
+کاری میکنیم نفهمن ، ولی اگه حالت بد بشه.....
_کاری میکنیم بد نشه
تهیونگ خندید
+دختر سمج ! بزن بریم
رفتو از تو کیفش یه روپوش پزشکی درآورد
_تهه باااب ! (همون پشمام خودمون به کره ای) اینو از کجا آوردییی؟!
یه نیشخند زدو در حالی که داشت روپوشو میپوشید بهم گفت
+از تو اتاق پرستاری کش رفتم،فک کردم شاید یه جایی لازمم بشه
ماسکشم زدو از اتاق رفت بیرون ، چند ثانیه بعد با یه ویلچر برگشت تو
نشستم رو ویلچر و یواشکی از تو بیمارستان دراومدیم
سوار ماشین شدیمو باهم رفتیم خارج از شهر
_منم میخوام بهت کمک کنم
+تو چه موضوعی؟
با ذوق و شوق گفتم
_شغلت ! منم میخوام مثه تو مافیا بشم
شروع کرد به خندیدن
پکر شدم
_چرا میخندی؟
+چون خیلی کیوتی !
آخه مگه مافیا بودن اینجوریه ؟
باید سالها زیردست باشی راهشو یادبگیری
بعدم خیلی خطرناکه !
من نمیتونم رو جون تو ریسک کنم !
_من میخوام ریسک کنم !
+آخه... ببین تو تو موقعیتش نبودی که درک.....
_تهیووونگ !
حداقل بذار کارآموزت باشم !
+سخت میگیرم بهتا !
_از همین الان ! لطفن ؟
+تو دو هفته تو کما بودی میخوای بیای تمرینای سخت بدنی انجام بدی؟
_اوهوم میخوام
+امشب نمیشه
_خوبشم میشه
+گفتم نمیشه (داد نمیزنه)
_گفتم میشه
+نمیشه
_میشه
+نمیشه
_میشههه
+میشه... چیز ببخشید نمیشه !
_خودتم الان گفتی میشه ! پس تمومه ! بزن بریم !
فقد چیزه کجا باید بریم ؟ محل تمرینتون کجاست؟
+پوووف باشه میبرمت
رسیدیم به یه بیابون خشک.....
خبب خبب گااایز دوباره ژانر هیجانی شورو شدد
ولی خب آخراشه دیگه :)))
حمایت نکنید خودتون میدونیدااا
مرررسییی♡♡
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#بی_تی_اس
#فیک_مافیایی
#کیم_تهیونگ
#تهیونگ
۱۰.۵k
۲۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.