وانشات چند پارتی از جیمین 🪅🧸🍷💚تخدیم با عشک
دستم رو کشید و بغلم کرد و با خودش برد...با رسیدنمون به اتاق در رو محکم بست و نشوندم روی تخت....
جیمین « خب کاترین....خودت بگو چیکارت کنم؟ مگه نگفتم حق نداری نسخه پزشک رو نادیده بگیری...رنگت عین گچ سفید شده دختره ی لجباز
کاترین « جی
جیمین « چیزی نشنوم...
راوی « سرش رو توی گردن کاترین برد و پوست نازک گردن دخترک رو به دندون گرفت...و با قرار دادن مهره ملکیت گاز محکمی از گردن دخترک گرفت....
کاترین « ایی...جیمین درد داره..
جیمین « نمیخواستم زیاد اذیتش کنم اما باید تنبیه میشد تا دیگه اینطوری به سلامتیش لطمه نزن...پس بعد از اینکه به هدفم رسیدم آجوما رو صدا کردم تا براش غذا بیاره و خودم کنارش موندم تا غذاشو کامل خورد
کاترین « یه سوال بپرسم؟
جیمین «( در حالی که سرش روی پای کاترینه و اون داره موهاشو نوازش میکنه)بپرس
کاترین « منو بیشتر دوست داری یا دخترتو؟
جیمین « باید بگم دو تا دخترامو...
کاترین « هن؟
جیمین « تو هیچ فرقی با اون بیبی گرل توی شکمت نداریــ...خودم باید به دوتاتون غذا بدم
کاترین « یاعععععع جیمینااااااا..
راوی « جیغ و غر غر های کاترین با بوسه جیمین ساکت شد و فقط از وجود بهترین موچی دنیا در کنارش لذت برد...
جیمین « بار آخرت باشه دخترم رو گشنه میزاری هاااا
کاترین « دلم میخواد...
راوی « جیمین خیزی به طرف کاترین برداشت و شروع کرد به قلقلک دادنش و حواسش بود به نی نی شون فشار نیاد....
کاترین « خیلی خب غلط کردم...
جیمین « آفرین گرل
خب اینو به عنوان معذرت خواهی آماده کردم بابت این تاخیر های اخیر 🧸🪅🍷🐾💋امیدوارم خوب شده باشه بوس بوس . .. خیلی دوستتون دارم پرنسس های من 🌜💕💋🙂
جیمین « خب کاترین....خودت بگو چیکارت کنم؟ مگه نگفتم حق نداری نسخه پزشک رو نادیده بگیری...رنگت عین گچ سفید شده دختره ی لجباز
کاترین « جی
جیمین « چیزی نشنوم...
راوی « سرش رو توی گردن کاترین برد و پوست نازک گردن دخترک رو به دندون گرفت...و با قرار دادن مهره ملکیت گاز محکمی از گردن دخترک گرفت....
کاترین « ایی...جیمین درد داره..
جیمین « نمیخواستم زیاد اذیتش کنم اما باید تنبیه میشد تا دیگه اینطوری به سلامتیش لطمه نزن...پس بعد از اینکه به هدفم رسیدم آجوما رو صدا کردم تا براش غذا بیاره و خودم کنارش موندم تا غذاشو کامل خورد
کاترین « یه سوال بپرسم؟
جیمین «( در حالی که سرش روی پای کاترینه و اون داره موهاشو نوازش میکنه)بپرس
کاترین « منو بیشتر دوست داری یا دخترتو؟
جیمین « باید بگم دو تا دخترامو...
کاترین « هن؟
جیمین « تو هیچ فرقی با اون بیبی گرل توی شکمت نداریــ...خودم باید به دوتاتون غذا بدم
کاترین « یاعععععع جیمینااااااا..
راوی « جیغ و غر غر های کاترین با بوسه جیمین ساکت شد و فقط از وجود بهترین موچی دنیا در کنارش لذت برد...
جیمین « بار آخرت باشه دخترم رو گشنه میزاری هاااا
کاترین « دلم میخواد...
راوی « جیمین خیزی به طرف کاترین برداشت و شروع کرد به قلقلک دادنش و حواسش بود به نی نی شون فشار نیاد....
کاترین « خیلی خب غلط کردم...
جیمین « آفرین گرل
خب اینو به عنوان معذرت خواهی آماده کردم بابت این تاخیر های اخیر 🧸🪅🍷🐾💋امیدوارم خوب شده باشه بوس بوس . .. خیلی دوستتون دارم پرنسس های من 🌜💕💋🙂
۹۱.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.