my love story...(: part ⑨
Night o'clock 00:00
مامان=خب بچه ها چیزی نیاز ندارین؟...مامانه ارنم رفت
جیمین=نه ممنون خاله
صدای رعد و برق*
مامان=امشب بارون میاد...سردهه...بخاری بیارم؟
ا/ت=نه زیره پتو بیشتر کیف میده...
مامان=ببینم چند درجس هوا؟
جیمین=ام...اینجا شیش درجه
مامان=اووو پس خیلی سرده...
صدای بارون****
مامان=چه شبه قشنگی...مخصوصا واسه شما دوتا که بالا سرتون سقفتون شیشه ایه
ا/ت و جیمین لبخند زدن
مامان لبخند زد
مامان=خب دیگه من میرم...شبتون بخیر.....کاره بد نکنیناااااا
ا/ت=ماماااان😭😂
سرخ شدنه جیمین و ا/ت خندیدنشون*
مامان=شبخیر
مامان ا/ت رفت و در و بست
ا/ت و جیمین رفتن زیبه پتو و به صدای بارون گوش میکردن و به ماه نگاه میکردن
ا/ت=چه وایبه خوبی داره...
جیمین لبخند زد
٭مخصوصا وقتی پیشه تو باشم٭
ا/ت چشماش و بست و رفت تو بغل جیمین و سرش و به سینه جیمین تکیه داد
جیمین سرخ شد
جیمین اروم ا/ت رو بغل کرد
ا/ت=جیمین...
جیمین=ب.بله
ا/ت خندید
ا/ت=کیوتتتتتت....خب دیگه بخوابیم
ا/ت از تو بغله جیمین اومد برون و رفت سره جاش
ا/ت=شب بخیررررر
جیمین=شبخیر...
الان چی میشد میگفتم دوسش دارمممممم چی میشد میبوسیدمشششششساسهسیههیخاقخعییعسخعتسسخسخثلیخثثسعیهقلسهدهیلیاناسساسخساسحثسقسخ
تهش سکته میزنم از دسته خودم ((((:::
جیمین نگای ا/ت کرد
چرا انقد دوست دارم...
جیمین لبخند زد و اروم چشماش بسته شد
next morning
4:34 am
جیمین با گرمای تو بدنش چشماش و باز کرد
دید ا/ت تو بغلش زیره پتوعه
جیمین سرخه سرخ شد
جیمین=😰چه کنممممم
جیمین دستپاچه شد
ضربانه قلبش بالا و بالاتر میرفت
جیمین نفسه عمیقی کشید و سعی کرد اروم باشه
اروم ا/ت رو بغل کرد
جیمین= ٭-٭
ا/ت چشماش و باز کرد و جیمین خودشو به خواب زد
ا/ت=...
ا/ت به جیمین خیره شده بود که جیمین چشماش و باز کرد
ا/ت=یاااا پس بیدار بودیییی
جیمین خندید
جیمین=ارهه
ا/ت=چه بغلت گرم و کیوت بود.. T^T
کیوتتتتسققعاعقه٭٭٭٭
جیمین=ا/ت
ا/ت=هوم؟؟؟
جیمین=میتونم یچیزی بهت بگم؟
ا/ت=اره..
جیمین=میشه که...ریاکشنه بدی نشون ندی
ا/ت=...ام خب بگو
جیمین=من...........
ا/ت=?????
جیمین=من...ازت خوشم میاد وــ
ا/ت=+_+
جیمین=و این..عشقه...یعنی.....میتونم حسش کنم که......علاقم بهت به عنوانه یه دوست نیست
جفتشو سرخ شدن*******
ا/ت=خنده های عصبییی********
ا/ت=من....من نمیدونمــ😅
جیمین=از بچگی حسم بهت متفاوت بوده ولی نمیدونستم چیه و چه حسیه
ا/ت=...
جیمین=دوست دارمꨄ︎
ا/ت=جیمینـــ
جیمین=تو....از من خوشت میاد؟
ا/ت=ام...خب بهم فرصت بده میدونی؟😅
ا/ت دسته جیمین و ول کرد و رفت عقب
ا/ت=ا.اره😅
مامان=خب بچه ها چیزی نیاز ندارین؟...مامانه ارنم رفت
جیمین=نه ممنون خاله
صدای رعد و برق*
مامان=امشب بارون میاد...سردهه...بخاری بیارم؟
ا/ت=نه زیره پتو بیشتر کیف میده...
مامان=ببینم چند درجس هوا؟
جیمین=ام...اینجا شیش درجه
مامان=اووو پس خیلی سرده...
صدای بارون****
مامان=چه شبه قشنگی...مخصوصا واسه شما دوتا که بالا سرتون سقفتون شیشه ایه
ا/ت و جیمین لبخند زدن
مامان لبخند زد
مامان=خب دیگه من میرم...شبتون بخیر.....کاره بد نکنیناااااا
ا/ت=ماماااان😭😂
سرخ شدنه جیمین و ا/ت خندیدنشون*
مامان=شبخیر
مامان ا/ت رفت و در و بست
ا/ت و جیمین رفتن زیبه پتو و به صدای بارون گوش میکردن و به ماه نگاه میکردن
ا/ت=چه وایبه خوبی داره...
جیمین لبخند زد
٭مخصوصا وقتی پیشه تو باشم٭
ا/ت چشماش و بست و رفت تو بغل جیمین و سرش و به سینه جیمین تکیه داد
جیمین سرخ شد
جیمین اروم ا/ت رو بغل کرد
ا/ت=جیمین...
جیمین=ب.بله
ا/ت خندید
ا/ت=کیوتتتتتت....خب دیگه بخوابیم
ا/ت از تو بغله جیمین اومد برون و رفت سره جاش
ا/ت=شب بخیررررر
جیمین=شبخیر...
الان چی میشد میگفتم دوسش دارمممممم چی میشد میبوسیدمشششششساسهسیههیخاقخعییعسخعتسسخسخثلیخثثسعیهقلسهدهیلیاناسساسخساسحثسقسخ
تهش سکته میزنم از دسته خودم ((((:::
جیمین نگای ا/ت کرد
چرا انقد دوست دارم...
جیمین لبخند زد و اروم چشماش بسته شد
next morning
4:34 am
جیمین با گرمای تو بدنش چشماش و باز کرد
دید ا/ت تو بغلش زیره پتوعه
جیمین سرخه سرخ شد
جیمین=😰چه کنممممم
جیمین دستپاچه شد
ضربانه قلبش بالا و بالاتر میرفت
جیمین نفسه عمیقی کشید و سعی کرد اروم باشه
اروم ا/ت رو بغل کرد
جیمین= ٭-٭
ا/ت چشماش و باز کرد و جیمین خودشو به خواب زد
ا/ت=...
ا/ت به جیمین خیره شده بود که جیمین چشماش و باز کرد
ا/ت=یاااا پس بیدار بودیییی
جیمین خندید
جیمین=ارهه
ا/ت=چه بغلت گرم و کیوت بود.. T^T
کیوتتتتسققعاعقه٭٭٭٭
جیمین=ا/ت
ا/ت=هوم؟؟؟
جیمین=میتونم یچیزی بهت بگم؟
ا/ت=اره..
جیمین=میشه که...ریاکشنه بدی نشون ندی
ا/ت=...ام خب بگو
جیمین=من...........
ا/ت=?????
جیمین=من...ازت خوشم میاد وــ
ا/ت=+_+
جیمین=و این..عشقه...یعنی.....میتونم حسش کنم که......علاقم بهت به عنوانه یه دوست نیست
جفتشو سرخ شدن*******
ا/ت=خنده های عصبییی********
ا/ت=من....من نمیدونمــ😅
جیمین=از بچگی حسم بهت متفاوت بوده ولی نمیدونستم چیه و چه حسیه
ا/ت=...
جیمین=دوست دارمꨄ︎
ا/ت=جیمینـــ
جیمین=تو....از من خوشت میاد؟
ا/ت=ام...خب بهم فرصت بده میدونی؟😅
ا/ت دسته جیمین و ول کرد و رفت عقب
ا/ت=ا.اره😅
۲۲۴.۳k
۰۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.