تکپارتی
#تکپارتی
« وقتی با یونگی دعوا میکنی و حالت بد میشه »
ا.ت:
دوباره من پریودم و کنسرت و اجرا از در و دیوار میریزه
دوست دارم توی تختم بخوابم
اینم شانسه من دارم؟؟
یونگی:
ا.ت خیلی دختر قوی اینه
ولی وقتی پریود میشه از برگ گل نازک تر میشه
همش خوابه و چیزی نمیخوره تا بخونه بیشتر بخوابه و این خیلی ضعیفش میکنه
جین:
شام حاضر بود
به یونگی گفتم بره ا.ت رو بیدار کنه بیان شام
یونگی:
رفتم ا.ت رو بیدار کنم که طبق معلول پا نمیشد
ولی من ول کن نیستم باید غذا بخوره
بلاخره تونستم بیدارش کنم و بیارمش سر سفره
صبح:
« امروز یونگی از کمپانی عصبیه و این باعث میشه که یه حرف ا.ت باعث شه یونگی تمام عصبانیتشو سر ا.ت خالی کنه »
« ا.ت هم که اعصاب درست و حسابی نداره با یونگی دعوا میکنه و بخواطر ضعف بدنی از حال میره »
جیمین:
همه در تلاش بودیم که این دو تا رو از هم جدا کنیم که یه دفعه ا.ت غش کرد
یونگی :
اینم بخواطر غذا نخوردنه
جونگکوک:
اون خیلی قوی تر از این حرفاست فکر نمیکردم یه روز ببینم که غش میکنه
نامجون:
به جای حرف های الکی برید دکتر خبر کنید
تهیونگ و جیهوپ: من میرم
نامجون: زود باشید برید
« میرن دکتر کمپانی رو میارن و به ا.ت سرم میزنه و میگه : که حواسش به خودش نیست باید درست غذا بخوره ضعف بدنی شدید داشته و فشار عصبی تشدیدش کرده و باعث شده غش کنه »
« اعضا از دکتر تشکر میکنن و میرن خونه»
« ا.ت میره سمت اتاقش که جسم جلوشو میگیره»
جین: میری میشینی توی حال تا شام درست کنم و عین آدم غذا تو میخوری
ا.ت:م....
جین: هیششسسشششش هیچی نگو هیچ حرفی نمیتون منصرفم کنه برو
ا.ت: اوفففففففففففففف باشه«غر غر»
جین:آفرین «رضایت»
« یونگی به ا.ت توضیح میده که چرا عصبی بود و متاسفه که سرت خالی کرده»
تهیونگ: ا.ت خانم از این به بعد حتی شده یک ماه نخوابیده باشی اول غذا میخوری بعد خواب
جیمین: موافقم تهیونگ راست میگه
ا.ت: باشه «خنده»
🔴شرط های فیک «دوست عاشق» رو برسونید بزارمش
« وقتی با یونگی دعوا میکنی و حالت بد میشه »
ا.ت:
دوباره من پریودم و کنسرت و اجرا از در و دیوار میریزه
دوست دارم توی تختم بخوابم
اینم شانسه من دارم؟؟
یونگی:
ا.ت خیلی دختر قوی اینه
ولی وقتی پریود میشه از برگ گل نازک تر میشه
همش خوابه و چیزی نمیخوره تا بخونه بیشتر بخوابه و این خیلی ضعیفش میکنه
جین:
شام حاضر بود
به یونگی گفتم بره ا.ت رو بیدار کنه بیان شام
یونگی:
رفتم ا.ت رو بیدار کنم که طبق معلول پا نمیشد
ولی من ول کن نیستم باید غذا بخوره
بلاخره تونستم بیدارش کنم و بیارمش سر سفره
صبح:
« امروز یونگی از کمپانی عصبیه و این باعث میشه که یه حرف ا.ت باعث شه یونگی تمام عصبانیتشو سر ا.ت خالی کنه »
« ا.ت هم که اعصاب درست و حسابی نداره با یونگی دعوا میکنه و بخواطر ضعف بدنی از حال میره »
جیمین:
همه در تلاش بودیم که این دو تا رو از هم جدا کنیم که یه دفعه ا.ت غش کرد
یونگی :
اینم بخواطر غذا نخوردنه
جونگکوک:
اون خیلی قوی تر از این حرفاست فکر نمیکردم یه روز ببینم که غش میکنه
نامجون:
به جای حرف های الکی برید دکتر خبر کنید
تهیونگ و جیهوپ: من میرم
نامجون: زود باشید برید
« میرن دکتر کمپانی رو میارن و به ا.ت سرم میزنه و میگه : که حواسش به خودش نیست باید درست غذا بخوره ضعف بدنی شدید داشته و فشار عصبی تشدیدش کرده و باعث شده غش کنه »
« اعضا از دکتر تشکر میکنن و میرن خونه»
« ا.ت میره سمت اتاقش که جسم جلوشو میگیره»
جین: میری میشینی توی حال تا شام درست کنم و عین آدم غذا تو میخوری
ا.ت:م....
جین: هیششسسشششش هیچی نگو هیچ حرفی نمیتون منصرفم کنه برو
ا.ت: اوفففففففففففففف باشه«غر غر»
جین:آفرین «رضایت»
« یونگی به ا.ت توضیح میده که چرا عصبی بود و متاسفه که سرت خالی کرده»
تهیونگ: ا.ت خانم از این به بعد حتی شده یک ماه نخوابیده باشی اول غذا میخوری بعد خواب
جیمین: موافقم تهیونگ راست میگه
ا.ت: باشه «خنده»
🔴شرط های فیک «دوست عاشق» رو برسونید بزارمش
۱۸.۸k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.