مافیای خشن P2
از زبان سول آه
رسیدم خونه که دیدم دخترخالم سوجین اومده ما مثل دو تا خواهر باهم صمیمی هستیم
سوجین:& سول آه:+
+سلام سوجین تو اینجا چیکار میکنی
&خب اومدم ببینم این دخترخاله ی من چیکار میکنه
+خاله چرا نیومده
&امروز رفت آمریکا کاری براش پیش اومده و قراره من هم از کره برم آمریکا
+عه چه خوب منو قراره بفرستن آمریکا پس با هم میریم
بعد رفتیم تو اتاقم و کلی حرف زدیم من بهش گفتم که تو مدرسه اذیتم میکنن حتی فیلم اذیت شدنم رو دارم
&این کار تو اشتباه بود که به پدر و مادرت نگفتی
+خب الان چیکار کنم
&باید به پدر و مادرت بگی
مامان سول آه:@
@سلام شما ها اینجایید فک کردم رفتین بیرون
+مامان میشه باهات حرف بزنم
@باشه عزیزم
+مامان راستش.... سوجین میشه تو بگی
@چیشده
& راستش سول آه رو تو مدرسه اذیت میکنن امروز روی سول آه آب خیلی سرد ریختن حتی فیلمش رو تو گروه کلاسشون گذاشتن
@اونا چطور جرئت میکنن رو دخترم آب بریزن حتما در مورد این موضوع با پدرت حرف میزنم
مامانم رفت بیرون
از زبان تهیونگ
نشسته بودم داشتم گیم میزدم که سوک کیونگ(ببخشید که اول نگفتم تهیونگ و سوک کیونگ با هم خواهرم)
اومد نشست رو مبل و گفت:
(سوک کیونگ:- ته:/)
-داداش فک کنم سول آه سرطان داره چون اینو یکی از دوستاش بهم گفت
/خب داشته باشه ما بازم اونو اذیت میکنیم
- باش
از زبان شیم سوریون
امروز فهمیدم یه دختر دارم
اسمش پارک سول آه هست
باید برم پیشش نه نباید برم
یه آقایی اومد و گفت:
لوگان:٫ سوریون:«
٫شما خانم شیم سوریون هستین؟
«بله چطور مگه؟
٫من لوگان لی هستم برادر ناتنی پارک نه مین سول آه
«واقعا خودتی میشه لطفاً به سول آه حقیقت رو بگین
٫متاسفانه سول آه سرطان داره خیلی خطرناک نیست ولی خودش نمیدونه قراره دو روز دیگه به آمریکا فرستاده بشه
«من مادر واقعیشم باید بهش بگین
از زبان سول آه
شب شده بود که صدای کلید رو شنیدم
اومدم پایین که دیدم پدرم اومده و خیلی اعصبانی هست
پدر سول آه:= سول آه:+
+سلام پدر خوبی؟
=مادرت بهم گفته که تو مدرسه اذیتت میکنن فردا باید کمیته خشونت بزارن
+پدر فک کنم از یه چیز دیگه ای اعصبانی هستی؟
که دیدم پدرم هول شد
= نه نه فقط بخاطر این موضوع اعصبانی هستم
+باشه راستی مامان گفت میره خونه دوستاش
=باشه
__________________________________________
امیدوارم خوشتون بیاد💖🍭
رسیدم خونه که دیدم دخترخالم سوجین اومده ما مثل دو تا خواهر باهم صمیمی هستیم
سوجین:& سول آه:+
+سلام سوجین تو اینجا چیکار میکنی
&خب اومدم ببینم این دخترخاله ی من چیکار میکنه
+خاله چرا نیومده
&امروز رفت آمریکا کاری براش پیش اومده و قراره من هم از کره برم آمریکا
+عه چه خوب منو قراره بفرستن آمریکا پس با هم میریم
بعد رفتیم تو اتاقم و کلی حرف زدیم من بهش گفتم که تو مدرسه اذیتم میکنن حتی فیلم اذیت شدنم رو دارم
&این کار تو اشتباه بود که به پدر و مادرت نگفتی
+خب الان چیکار کنم
&باید به پدر و مادرت بگی
مامان سول آه:@
@سلام شما ها اینجایید فک کردم رفتین بیرون
+مامان میشه باهات حرف بزنم
@باشه عزیزم
+مامان راستش.... سوجین میشه تو بگی
@چیشده
& راستش سول آه رو تو مدرسه اذیت میکنن امروز روی سول آه آب خیلی سرد ریختن حتی فیلمش رو تو گروه کلاسشون گذاشتن
@اونا چطور جرئت میکنن رو دخترم آب بریزن حتما در مورد این موضوع با پدرت حرف میزنم
مامانم رفت بیرون
از زبان تهیونگ
نشسته بودم داشتم گیم میزدم که سوک کیونگ(ببخشید که اول نگفتم تهیونگ و سوک کیونگ با هم خواهرم)
اومد نشست رو مبل و گفت:
(سوک کیونگ:- ته:/)
-داداش فک کنم سول آه سرطان داره چون اینو یکی از دوستاش بهم گفت
/خب داشته باشه ما بازم اونو اذیت میکنیم
- باش
از زبان شیم سوریون
امروز فهمیدم یه دختر دارم
اسمش پارک سول آه هست
باید برم پیشش نه نباید برم
یه آقایی اومد و گفت:
لوگان:٫ سوریون:«
٫شما خانم شیم سوریون هستین؟
«بله چطور مگه؟
٫من لوگان لی هستم برادر ناتنی پارک نه مین سول آه
«واقعا خودتی میشه لطفاً به سول آه حقیقت رو بگین
٫متاسفانه سول آه سرطان داره خیلی خطرناک نیست ولی خودش نمیدونه قراره دو روز دیگه به آمریکا فرستاده بشه
«من مادر واقعیشم باید بهش بگین
از زبان سول آه
شب شده بود که صدای کلید رو شنیدم
اومدم پایین که دیدم پدرم اومده و خیلی اعصبانی هست
پدر سول آه:= سول آه:+
+سلام پدر خوبی؟
=مادرت بهم گفته که تو مدرسه اذیتت میکنن فردا باید کمیته خشونت بزارن
+پدر فک کنم از یه چیز دیگه ای اعصبانی هستی؟
که دیدم پدرم هول شد
= نه نه فقط بخاطر این موضوع اعصبانی هستم
+باشه راستی مامان گفت میره خونه دوستاش
=باشه
__________________________________________
امیدوارم خوشتون بیاد💖🍭
۱.۹k
۰۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.