26
#26
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: گوشیم زنگ خورد ممد بود
بله
ممد: سلام خوبی
ارسلان: خوبم بگو
ممد: کجایی
ارسلان: بیرون
ممد: پس کی خونس
ارسلان: نیکا چطور؟؟
ممد: هرچی ایفون میزنیم کسی باز نمیکنه
چراغا هم هی خاموش روشن میشن
ارسلان: چی
یه نکاه به ساعت کردم 8 بود
وایییییییی مممددددد
ممد: چیه چیشده
ارسلان: ممد من دارم میام همین الان برین داخل خونه نیکا قرصشو نخوردههه
ممد: قرص چیو
ارسلان: نیکا حمله عصبی داره
ممد: واییییی ننن
گوشیو قطع کردم
رضا بدو درو باز کنین سریعععغ
دیانا: چیشدع(با تعجب و ترس)
ممد: نیکا حمله عصبی داره قرصشو نخورده
عسل: پس ارسلان
ممد: رفته قبرستون زود باش رضا(با داد و ترس)
رضا: سریع رفتم بالا و درو باز کردم و رفتیم داخل حیاط و بعد در خونه رو به زور لگد باز کردیم و رفتیم داخل
نیکا: داشتم بلند بلند میخندیدم به دستم
ممد: سریع رقتم داخل دیدم نیکا نشسته و از دستش خون میره و میخنده
نیکااااا
نیکا: عه شماهم اومدین بیاین ببینین چقد خشگله دستم😂(هی روزگار بچتون رد داده😂)
ارسلان: رسیدم خونه رقتم داخل دیدم بچه ها جمع شدن سریع رفتم پیششون که نیکا رو دیدم روی زمین که یخیه دستشو باز کرده و میخنده
نیکا: ارسلانو دیدم
خندمو قطع کردم به خودم اومدم
بلند شدم و روبه روش وایسادم
اارسلان
ارسلان: نکاش کردمو کشیدمش تو بغلم
نیکا: منم بغلش کردم
دیگه نمیری؟!
ارسلان: ن
نیکا: اگه بری هم میدونم چیکا کنم
ارسلان: لبخندی زدم
دیگه نمیرم
نیکا: عه بغلش اومدم بیرون بهش نگاه کردم
45 تا کام😌
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: گوشیم زنگ خورد ممد بود
بله
ممد: سلام خوبی
ارسلان: خوبم بگو
ممد: کجایی
ارسلان: بیرون
ممد: پس کی خونس
ارسلان: نیکا چطور؟؟
ممد: هرچی ایفون میزنیم کسی باز نمیکنه
چراغا هم هی خاموش روشن میشن
ارسلان: چی
یه نکاه به ساعت کردم 8 بود
وایییییییی مممددددد
ممد: چیه چیشده
ارسلان: ممد من دارم میام همین الان برین داخل خونه نیکا قرصشو نخوردههه
ممد: قرص چیو
ارسلان: نیکا حمله عصبی داره
ممد: واییییی ننن
گوشیو قطع کردم
رضا بدو درو باز کنین سریعععغ
دیانا: چیشدع(با تعجب و ترس)
ممد: نیکا حمله عصبی داره قرصشو نخورده
عسل: پس ارسلان
ممد: رفته قبرستون زود باش رضا(با داد و ترس)
رضا: سریع رفتم بالا و درو باز کردم و رفتیم داخل حیاط و بعد در خونه رو به زور لگد باز کردیم و رفتیم داخل
نیکا: داشتم بلند بلند میخندیدم به دستم
ممد: سریع رقتم داخل دیدم نیکا نشسته و از دستش خون میره و میخنده
نیکااااا
نیکا: عه شماهم اومدین بیاین ببینین چقد خشگله دستم😂(هی روزگار بچتون رد داده😂)
ارسلان: رسیدم خونه رقتم داخل دیدم بچه ها جمع شدن سریع رفتم پیششون که نیکا رو دیدم روی زمین که یخیه دستشو باز کرده و میخنده
نیکا: ارسلانو دیدم
خندمو قطع کردم به خودم اومدم
بلند شدم و روبه روش وایسادم
اارسلان
ارسلان: نکاش کردمو کشیدمش تو بغلم
نیکا: منم بغلش کردم
دیگه نمیری؟!
ارسلان: ن
نیکا: اگه بری هم میدونم چیکا کنم
ارسلان: لبخندی زدم
دیگه نمیرم
نیکا: عه بغلش اومدم بیرون بهش نگاه کردم
45 تا کام😌
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
۹۵.۱k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.