part.1
امریکا_نیویورک
بدو بدو از خونه خارج شد و جیغ جیغ های مامانش که میگفت صبحونشو کامل بخوره بی توجهی کرد باز هم دیرش شده بود اون مربیه دنس بود و همیشه دیر تر از شاگر هاش میرسید
با عجله خودشو جلوی یه تاکسی پرت کرد که باعث شد بوق ماشین با صدای سرسام آوری به صدا درومد از جلوی ماشین کنار رفت و در و باز کرد و نشست
لورین : آقا لطفا به این آدرس ...برین
ماشین با آروم ترین سرعت ممکن شروع به حرکت کرد
لورین با حالت استرسی لبشو تو دهنش کشید و شروع کرد به زخم کردن لبش
با حالت عصبی به راننده گفت
لورین : آقا عجله کنید
راننده هم که مثلا داره عجله میکنه کمی سرعتشو بیشتر کرد
لورین کلافه از ماشین پیاده شد و باز هم بی توجه به داد و بیداد های راننده برا دادن پولش به سمت محل کارش دوید
بعد از رسیدن مثل همیشه لباس هاشو عوض کرد و با خجالت وارد سالن شد که شاگر هاش و دید که در حال انجام حرکات بودن
خودشو به اون راه زد و به خجالت شروع کرد به تدریس
.
.
.
آخرین حرکت هم تدریس کرد و با نفس های پی در پی پایان کلاس و اعلام کرد بعد از رفتن شاگرد هاش
رو نیمکت نشست تا نفسی تازه کنه . کانگ لورین مربیه دنس هیپ هاپ بود و از وقتی که به یاد داشت تو نیویورک با خانوادش زندگی میکرده مامانش کره ای آمریکایی بوده و پدرش هم کره ای فرانسوی
همیشه آرزو داشت برای یک بار هم که شده کشورشو ببینه
تو همین فکر ها بود که با زنگ تلفنش از جا پرید با دیدن اسم خواهرش لبخندی زد و تماس و جواب داد ولی با حرف های خواهرش لبخندش رو لبش ماسید.....
بدو بدو از خونه خارج شد و جیغ جیغ های مامانش که میگفت صبحونشو کامل بخوره بی توجهی کرد باز هم دیرش شده بود اون مربیه دنس بود و همیشه دیر تر از شاگر هاش میرسید
با عجله خودشو جلوی یه تاکسی پرت کرد که باعث شد بوق ماشین با صدای سرسام آوری به صدا درومد از جلوی ماشین کنار رفت و در و باز کرد و نشست
لورین : آقا لطفا به این آدرس ...برین
ماشین با آروم ترین سرعت ممکن شروع به حرکت کرد
لورین با حالت استرسی لبشو تو دهنش کشید و شروع کرد به زخم کردن لبش
با حالت عصبی به راننده گفت
لورین : آقا عجله کنید
راننده هم که مثلا داره عجله میکنه کمی سرعتشو بیشتر کرد
لورین کلافه از ماشین پیاده شد و باز هم بی توجه به داد و بیداد های راننده برا دادن پولش به سمت محل کارش دوید
بعد از رسیدن مثل همیشه لباس هاشو عوض کرد و با خجالت وارد سالن شد که شاگر هاش و دید که در حال انجام حرکات بودن
خودشو به اون راه زد و به خجالت شروع کرد به تدریس
.
.
.
آخرین حرکت هم تدریس کرد و با نفس های پی در پی پایان کلاس و اعلام کرد بعد از رفتن شاگرد هاش
رو نیمکت نشست تا نفسی تازه کنه . کانگ لورین مربیه دنس هیپ هاپ بود و از وقتی که به یاد داشت تو نیویورک با خانوادش زندگی میکرده مامانش کره ای آمریکایی بوده و پدرش هم کره ای فرانسوی
همیشه آرزو داشت برای یک بار هم که شده کشورشو ببینه
تو همین فکر ها بود که با زنگ تلفنش از جا پرید با دیدن اسم خواهرش لبخندی زد و تماس و جواب داد ولی با حرف های خواهرش لبخندش رو لبش ماسید.....
۱.۷k
۲۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.