Spy ( جاسوس )
P.³
TAKEPARTY
KOOK
دختر با جرعت و پررویی تمام تو روی پسر توف کرد. پاسخ جسورانه اش جونگکوک و واقعا عصبانی کرد و سیلی محکمی به دختر زد
_ بیرووووووون!!!! همه بیرووووون!!!!
داد محکمی که کشید تمام دیوار ها و ستون های پوسیده زیرزمین و به گریه انداخت. ترسیده بود ولی بروز نمیداد. دختر و از روی صندلی بلند کرد و محکم به سمت میز برد و به سینه خوابوند. پاهاش و از هم فاصله داد و بینشون قرار گرفت
+ چیکار داری میکنی.. باتوعم چیکار داری میکنی ولم کن!!!
با دستش فشار زیادی به سرش وارد کرد و روش خم شد تا دست از تقلا برداره
_ میدونی یکی دیگه از توانایی های من چیه؟ رام کردن سگ های حاری مثل تو!
دستش و به سمت دکمه شلوار جین دختر برد تا بازش کنه و شلوار و از تنش بیرون بیاره
+ چیکار داری میکنی دیونه بزار برم گفتم میخوام برم ولم کن اینکار و نکن ولم کن
_ حیف نیست قبل مرگ حقیرت بدنت دست نخورده باقی بمونه.. میدونی که، من و تحریک میکنی!
به زور شلوار و از تنش در اورد و پاهاش و به پایه های میز بست و صندوق کوچکی که روی میز بود و باز کرد. تا قبل از باز شدن دختر فکر میکرد پول اسلحه و شاید هم اجناس گران بهای جونگکوک باشه که کله گنده های باند های دیگه برای شریک شدن و دوستی بهش هدیه دادن ولی اینطور نبود!
_ تو که پلیس زبر و زرنگی هستی و ته توه من و در آوردی چیزی درمورد نحوه شکنجه من هم شنیدی یا مثل بقیه شکار هام باید به توهم توضیح بدم؟
دست کش های مشکی چرمی پوشید و شل.اق و برداشت و ضربه ای محکم به باسن دختر زد.
لب گزید تا صدای دردش و به بیرون درز نده ولی مگه چقدر میتونست دوم بیاره؟
ضربه دوم و به پایین تنه اش زد. ضربه سوم چهارم و پنجم!
_ خیلی بهتر میتونم انجامش بدم ولی لیاقت این و نداری که مثل آدم رفتار کنم و بهت لذت بدم. بانو باید مثل یه حیوون کثیف رفتار کرد!
با زور و حرص ضربه دیگری زد و سه ضربه دیگرو، پشت سرهم و سریع زد. حتی میز هم میلرزید
_ میخوای مقاومت کنی و بگی خیلی قوی هستی و دردت نمی یاد؟ گزینه درستی رو انتخاب نکردی خانم کوچولو!
ضرباتش و پشت سر هم، و سریع میزد!
TAKEPARTY
KOOK
دختر با جرعت و پررویی تمام تو روی پسر توف کرد. پاسخ جسورانه اش جونگکوک و واقعا عصبانی کرد و سیلی محکمی به دختر زد
_ بیرووووووون!!!! همه بیرووووون!!!!
داد محکمی که کشید تمام دیوار ها و ستون های پوسیده زیرزمین و به گریه انداخت. ترسیده بود ولی بروز نمیداد. دختر و از روی صندلی بلند کرد و محکم به سمت میز برد و به سینه خوابوند. پاهاش و از هم فاصله داد و بینشون قرار گرفت
+ چیکار داری میکنی.. باتوعم چیکار داری میکنی ولم کن!!!
با دستش فشار زیادی به سرش وارد کرد و روش خم شد تا دست از تقلا برداره
_ میدونی یکی دیگه از توانایی های من چیه؟ رام کردن سگ های حاری مثل تو!
دستش و به سمت دکمه شلوار جین دختر برد تا بازش کنه و شلوار و از تنش بیرون بیاره
+ چیکار داری میکنی دیونه بزار برم گفتم میخوام برم ولم کن اینکار و نکن ولم کن
_ حیف نیست قبل مرگ حقیرت بدنت دست نخورده باقی بمونه.. میدونی که، من و تحریک میکنی!
به زور شلوار و از تنش در اورد و پاهاش و به پایه های میز بست و صندوق کوچکی که روی میز بود و باز کرد. تا قبل از باز شدن دختر فکر میکرد پول اسلحه و شاید هم اجناس گران بهای جونگکوک باشه که کله گنده های باند های دیگه برای شریک شدن و دوستی بهش هدیه دادن ولی اینطور نبود!
_ تو که پلیس زبر و زرنگی هستی و ته توه من و در آوردی چیزی درمورد نحوه شکنجه من هم شنیدی یا مثل بقیه شکار هام باید به توهم توضیح بدم؟
دست کش های مشکی چرمی پوشید و شل.اق و برداشت و ضربه ای محکم به باسن دختر زد.
لب گزید تا صدای دردش و به بیرون درز نده ولی مگه چقدر میتونست دوم بیاره؟
ضربه دوم و به پایین تنه اش زد. ضربه سوم چهارم و پنجم!
_ خیلی بهتر میتونم انجامش بدم ولی لیاقت این و نداری که مثل آدم رفتار کنم و بهت لذت بدم. بانو باید مثل یه حیوون کثیف رفتار کرد!
با زور و حرص ضربه دیگری زد و سه ضربه دیگرو، پشت سرهم و سریع زد. حتی میز هم میلرزید
_ میخوای مقاومت کنی و بگی خیلی قوی هستی و دردت نمی یاد؟ گزینه درستی رو انتخاب نکردی خانم کوچولو!
ضرباتش و پشت سر هم، و سریع میزد!
۱۵.۸k
۰۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.