باران خون p40
یک سال بعد
ویو ا/ت
توی امریکا مشغول کمک کردن به بابام بودم یک ماهی میشه که ساخت شرکت تموم شده و ما شروع به کار کردیم به همه توضیح میدادم که طبقه ها مال چه کاری هست
3 ساعت توضیح دادن کل شرکت طول کشید اومدم بیرون تا یه هوایی عوض کنم و قدم بزنم دهنم خشک شده بود به کافه مورد علاقم رفتم تا یه ایس امریکانو سفارش بدم قبل از این که برم کره همیشه اینجت پلاس بودم نشستم سفارشمو دادم منتظر نشستم که دست یه نفر اومد روی چشمام
؟- من کیم؟{تغیر صدا}
ا/ت: تو....جاستین؟
جاستین: چطور بعد 4 سال هنوز منو یادته؟
ا/ت: اولا سلان دوما مگه میشه بهترین دوست دبیرستانمو یادم بره
{اسلاید دوم جاستین}
جاستین: چرا اومدی؟
ا/ت: شرکتم رو تاسیس کردم
جاستین: واقعا! جدیدا هم ساخت و ساز یه شرکت جدید همین نزدیکی ها تموم شده
ا/ت: همون مال منه
جاستین: جدی !!تبریک میگم
ا/ت: ممنون یه سوال
جاستین: جانم؟
ا/ت: ازدواج کردی؟
جاستین: اره دو سال میشه
ا/ت: با روبی؟
جاستین: اره هی ببین میدونم اون دشمن دبیرستانت بوده ولی خوب ما از اول باهم بودیم
ا/ت: مشکلی ندارم منم نامزد دارم
جاستین: تبریک مجدد
ا/ت: ممنون
جاستین:میدونی وقتی رفتی خیلیا از فرصت استفاده کردن اسمتو به عنوان هرزه پخش کنن ولی مدرکی نداشتن برای منم سوال بود چطور به تو گفتن هرزه
ا/ت: یه شب ایزابل و من باهم رفتیم خرید لباس ست برداشتیمو موهامون رو هم هم رنگ کردیم یکی از بچه های کلاس متوجه شده که ایزابل با برادرش ارطبات داره شب وقتی ابزابل مبره خونه ی اون پسر لباسی رو میپوشه که منم مثلش داشتم و با هم رابطه جنسی انجام میدن برای همین به جای ایزابل اسم منو بردن منم به کره رفتم و این برای بار اول تو این 4 ساله که میام امریکا
1 ساعت بعد
ویو ا/ت
توی امریکا مشغول کمک کردن به بابام بودم یک ماهی میشه که ساخت شرکت تموم شده و ما شروع به کار کردیم به همه توضیح میدادم که طبقه ها مال چه کاری هست
3 ساعت توضیح دادن کل شرکت طول کشید اومدم بیرون تا یه هوایی عوض کنم و قدم بزنم دهنم خشک شده بود به کافه مورد علاقم رفتم تا یه ایس امریکانو سفارش بدم قبل از این که برم کره همیشه اینجت پلاس بودم نشستم سفارشمو دادم منتظر نشستم که دست یه نفر اومد روی چشمام
؟- من کیم؟{تغیر صدا}
ا/ت: تو....جاستین؟
جاستین: چطور بعد 4 سال هنوز منو یادته؟
ا/ت: اولا سلان دوما مگه میشه بهترین دوست دبیرستانمو یادم بره
{اسلاید دوم جاستین}
جاستین: چرا اومدی؟
ا/ت: شرکتم رو تاسیس کردم
جاستین: واقعا! جدیدا هم ساخت و ساز یه شرکت جدید همین نزدیکی ها تموم شده
ا/ت: همون مال منه
جاستین: جدی !!تبریک میگم
ا/ت: ممنون یه سوال
جاستین: جانم؟
ا/ت: ازدواج کردی؟
جاستین: اره دو سال میشه
ا/ت: با روبی؟
جاستین: اره هی ببین میدونم اون دشمن دبیرستانت بوده ولی خوب ما از اول باهم بودیم
ا/ت: مشکلی ندارم منم نامزد دارم
جاستین: تبریک مجدد
ا/ت: ممنون
جاستین:میدونی وقتی رفتی خیلیا از فرصت استفاده کردن اسمتو به عنوان هرزه پخش کنن ولی مدرکی نداشتن برای منم سوال بود چطور به تو گفتن هرزه
ا/ت: یه شب ایزابل و من باهم رفتیم خرید لباس ست برداشتیمو موهامون رو هم هم رنگ کردیم یکی از بچه های کلاس متوجه شده که ایزابل با برادرش ارطبات داره شب وقتی ابزابل مبره خونه ی اون پسر لباسی رو میپوشه که منم مثلش داشتم و با هم رابطه جنسی انجام میدن برای همین به جای ایزابل اسم منو بردن منم به کره رفتم و این برای بار اول تو این 4 ساله که میام امریکا
1 ساعت بعد
۲.۳k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.