تک پارتی (وقتی بخاطر یک اشتباه....)
#سناریو
#استری_کیدز
وقتی عضو نهمی:
سر دنس رقص اشتباهی میری و یکی از استف ها یکی محکم میزنه تو صورتت و میوفتی زمین سرت میخوره به میز و از سرت خون میاد
همهی اعضا شوکه میشن و به سمتت میان....
چان : ا.ت...ا.ت خوبی ؟
با نگرانی ازت میپرسه که از سرت خون میومد و چیزی نمیگفتی فقط از درد پلکاتو روی هم فشار میدادی که این بیشتر نگرانش میکنه....
فلیکس : ا.ت....دختر....چیشده؟...خوبی حرف بزن...
فلیکس همینطور که دستش روی دستت بود با نگرانی شدیدی میگفت...
لینو با دیدن وضعیتی که برات پیش اومده بود با عصبانیت بلند شد و به سمت استف مرد رفت
لینو : توسعه عوضییییی.....پیش خودت چی فکر کردی که همچین غلطی کردیییییی هااااا؟
فریادی زد که چانگبین و سونگمین به سمتش رفتم تا کتک کاری راه نندازه....
چانگبین: هیونگ.... لطفاً آروم باش....
لینو : ولم کننننن.....من این عوضی رو باید بکشممممممم....
سونگمین با چشمای ترسناکی به مرد نکته کرد که خودش ترجیح داد سریع تر از اونجا بره...
سونگمین:یاااا....هیونگ...آروم...
لینو از عصبانیت تند تند نفس میکشید که به سمتت اومد و کنارت زانو زد
لینو : هی...هی خوبی ؟
با نگرانی میپرسید که لبخندی کمرنگ زدی
+ خوبم...خوبم لینو...
جونگین: نونا... واقعاً مشکلی نداری؟...از سرت خون اومد....
+ عیبی نداره....ز..زیاد ا...اینطوری میشم....
اعضا با شنیدن این حرف شوکه شدن
هیون :چ..چی؟
+ اوه...هیچی ...
لبخند ضایعی زدی
+ بریم سر تمرین
جیسونگ : صبر کن....
جیسونگ : تو الان چی گفتی ؟
+ ه..هیچی....
لینو دوباره عصبانیتش اوج گرفت
لینو : اون عوضی....قبلا هم باهات این کارو کرده بود؟
با عصبانیت غرید که تو هم ترسیدی...
+ ن...نه....
لینو : خودم با دستای خودم میکشمش....
#استری_کیدز
وقتی عضو نهمی:
سر دنس رقص اشتباهی میری و یکی از استف ها یکی محکم میزنه تو صورتت و میوفتی زمین سرت میخوره به میز و از سرت خون میاد
همهی اعضا شوکه میشن و به سمتت میان....
چان : ا.ت...ا.ت خوبی ؟
با نگرانی ازت میپرسه که از سرت خون میومد و چیزی نمیگفتی فقط از درد پلکاتو روی هم فشار میدادی که این بیشتر نگرانش میکنه....
فلیکس : ا.ت....دختر....چیشده؟...خوبی حرف بزن...
فلیکس همینطور که دستش روی دستت بود با نگرانی شدیدی میگفت...
لینو با دیدن وضعیتی که برات پیش اومده بود با عصبانیت بلند شد و به سمت استف مرد رفت
لینو : توسعه عوضییییی.....پیش خودت چی فکر کردی که همچین غلطی کردیییییی هااااا؟
فریادی زد که چانگبین و سونگمین به سمتش رفتم تا کتک کاری راه نندازه....
چانگبین: هیونگ.... لطفاً آروم باش....
لینو : ولم کننننن.....من این عوضی رو باید بکشممممممم....
سونگمین با چشمای ترسناکی به مرد نکته کرد که خودش ترجیح داد سریع تر از اونجا بره...
سونگمین:یاااا....هیونگ...آروم...
لینو از عصبانیت تند تند نفس میکشید که به سمتت اومد و کنارت زانو زد
لینو : هی...هی خوبی ؟
با نگرانی میپرسید که لبخندی کمرنگ زدی
+ خوبم...خوبم لینو...
جونگین: نونا... واقعاً مشکلی نداری؟...از سرت خون اومد....
+ عیبی نداره....ز..زیاد ا...اینطوری میشم....
اعضا با شنیدن این حرف شوکه شدن
هیون :چ..چی؟
+ اوه...هیچی ...
لبخند ضایعی زدی
+ بریم سر تمرین
جیسونگ : صبر کن....
جیسونگ : تو الان چی گفتی ؟
+ ه..هیچی....
لینو دوباره عصبانیتش اوج گرفت
لینو : اون عوضی....قبلا هم باهات این کارو کرده بود؟
با عصبانیت غرید که تو هم ترسیدی...
+ ن...نه....
لینو : خودم با دستای خودم میکشمش....
۳۷.۳k
۱۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.