پارت۳ شوهر غیرتی من
رسیدم بار ماشیند پارک کردم از ماشین پیاده شدم تا وارد بارشدم یونارو دیدم
یونا: های
مینسو: های شوگا کو؟
یونا:اونجاست
مینسو ویو
شوگا رودیدم که دخترای هرزه بهش چسبیدن ولی یه چیز عجیب بود ا و ن به اونا محل سگم نمی داد
پایان مینسو ویو
گارسون اُمد
گارسون: چی میل داری بانوی جوان
مینسو : من یه ودکا می خوام
گارسون: چشم
مینسو ویو
یک پسر امد بهم گفت
پسره: سلام اسمم لوکاست نیشه با بانوی زیبایی مثل شما برقصم
مینسو : حتما
مینسو ویو
داشتم با لوکا میرقصیدم وار قصد به طرف یونگی میرفتم که یهو پاهام درد گرفت گفتم
مینسو: لوکا من پا هام درد گرفت میرم بشینم
لوکا: ممنون که با من رقصیدید بانوی زیبا
لا یک ونظر های قشنگتون یا دتون نره 🥺
یونا: های
مینسو: های شوگا کو؟
یونا:اونجاست
مینسو ویو
شوگا رودیدم که دخترای هرزه بهش چسبیدن ولی یه چیز عجیب بود ا و ن به اونا محل سگم نمی داد
پایان مینسو ویو
گارسون اُمد
گارسون: چی میل داری بانوی جوان
مینسو : من یه ودکا می خوام
گارسون: چشم
مینسو ویو
یک پسر امد بهم گفت
پسره: سلام اسمم لوکاست نیشه با بانوی زیبایی مثل شما برقصم
مینسو : حتما
مینسو ویو
داشتم با لوکا میرقصیدم وار قصد به طرف یونگی میرفتم که یهو پاهام درد گرفت گفتم
مینسو: لوکا من پا هام درد گرفت میرم بشینم
لوکا: ممنون که با من رقصیدید بانوی زیبا
لا یک ونظر های قشنگتون یا دتون نره 🥺
۲.۹k
۲۴ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.