پارت ۲۴

پارت ۲۴
از دید جیهوپ
ا/ت رو برد و فقد منو لیان موندیم
(علامت جیهوپ + علامت لیان ×)
+خب خب نظرت چیه وصیت نامتو بنویسی؟
×فک نکنم بخوای جلوی ا/ت منو بکشی!این ار درستی نیس
+اوووممم حق با توعه اما الان ک ا/ت نیس
×چی؟
برگشت سمت تخت ک ببینه ا/ت هس یا نه ک با ته کُلتم زدم تو سرش
خون میومد از سرش افتاد زمین
+خب خدافس اقای لیان
تقققققق (مثلن صدای تفنگه😐😂)
.
.
.
.
از دید ا/ت
اون مرده رو نمیشناختم اما اون نگاه جیهوپ یعنی بهش اطمینان داره
بغلم کرد و منو اورد بیرون
۵ تا پسر دیگه هم بودن با دو تا دختر
نمیشناختمشون
ته:سلام خانم ا/ت من تهیونگم دوست جیهوپ
یونگی:ما همه مون دوست جیهوپیم
لونا:بله درسته...خوشبختم من لونام🤗
ا/ت:عاا...بله..خوشبختم
داشتن خدشونو معرفی میکردن ک یهو صدای شلیک اومد
یکم نگران شدم ک ته گف
ته:کشتش😃دیش دیش دیشششششش🕺🕺🕺😃😎
نامی:میگم تو نمیخوای ساکت باشی؟😐
جیهوپ اومد بیرون
اشک توی چشمام جمع شده بود
هر لحظه ممکن بود کشته بشه
نمیدونستم دارم چیکار میکنم سریع رفتم بغلش
ا/ت:مرسی ک زنده موندی هوپی🥺
جیهوپ خشکش زده بود اما من خوشحال بودم





دو پارت دیگه تمومه😊
لایک کنین دیح😐😄