یخ فروش جهنم 🔥
#یخ_فروش_جهنم 🔥
رمان ارتش
پارت شصت و شش
پا شدم رفتم روی مبل نشستم
و تلویزیون رو روشن کردم
اخبار رو زدم
مجری:بازم مثل هر سال شرکت سارت ترکوند
مانکن های جذاب و زیبامون ملکا مرادی و ارتان فتاح
واااای فک کنم یه رابطه ای خم بینشون هم هست سر صحنه عکاسی همو بوسیدن
وای چقدر زیبا و جذاب
به نظر من که این دو نفر زوج خیلی خوبی برای همدیگه میشن
و برنده امسال هم شکرت سارت هست
هاکان:چجوری تونستی اینکارو باهام کنی ملکاااااا
از عصبانیت کنترل رو زدم به صحفه
تلویزیون
پا شدم رفتم خونه ملکا
...
از خواب بیدار شدم رفتم پایین
مامان و بابا:ما برنده شدیم اره ما
پیرم بغل مامان و بابا
ملکا: واییی خدااااا خیلی خوشحالم خیلی
که یهو چشمم به ارتان افتاد
ملکا:تو اینجا چیکار میکنی
که در خونمون در زدن
رفتم تا در خونه رو باز کنم ببینم کیه
ملکا:هاکان تو این اینجا چیکار داری!؟
رمان ارتش
پارت شصت و شش
پا شدم رفتم روی مبل نشستم
و تلویزیون رو روشن کردم
اخبار رو زدم
مجری:بازم مثل هر سال شرکت سارت ترکوند
مانکن های جذاب و زیبامون ملکا مرادی و ارتان فتاح
واااای فک کنم یه رابطه ای خم بینشون هم هست سر صحنه عکاسی همو بوسیدن
وای چقدر زیبا و جذاب
به نظر من که این دو نفر زوج خیلی خوبی برای همدیگه میشن
و برنده امسال هم شکرت سارت هست
هاکان:چجوری تونستی اینکارو باهام کنی ملکاااااا
از عصبانیت کنترل رو زدم به صحفه
تلویزیون
پا شدم رفتم خونه ملکا
...
از خواب بیدار شدم رفتم پایین
مامان و بابا:ما برنده شدیم اره ما
پیرم بغل مامان و بابا
ملکا: واییی خدااااا خیلی خوشحالم خیلی
که یهو چشمم به ارتان افتاد
ملکا:تو اینجا چیکار میکنی
که در خونمون در زدن
رفتم تا در خونه رو باز کنم ببینم کیه
ملکا:هاکان تو این اینجا چیکار داری!؟
۶.۴k
۰۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.