شب اول P1
مشخصات:
فیک ا/ت و سانزو
ا/ت: ۱۴ ساله ، دفاع شخصی در حد مبتدی بلده
سانزو: ۱۶ ساله ، دفاع شخصی ۱۰۰ از ۱۰۰
ویو ا/ت:
صدای زنگ ساعت*آههههههه بازم مدرسه من زنده ام و باید برم مدرسه یک روز حوصله سر بر دیگه...
خلاصه با کلی غرغر میره دست و صورتشو می شوره کیفشو آماده می کنه لباساشو می پوشه و از خونه میره بیرون به ساعتش نگا می کنه میبینه ساعت ۷:۲۵ دقیقه اس * واییییییییییی باز دیرم شدددد
شروع می کنه به دویدن که محکم می خوره به یک شخص قد بلند*
آخخخخ
؟:هوی هوی هوی جلو پاتو ببین فسقلی
ا/ت:آخ ببخشید دیرم شده بود بعدشم من فسقلی نیستم
؟:باشه حالا فسقلی به جا این حرفا سریع برو
اخمی می کنم دوباره می دوممم*
اهههه رسیدم سر ساعت
ا/ت بعد از مدرسه روی صندلی ها نشسته تا اتوبوس بیاد که از کوچه ی کناری صدای چندتا مرد رو می شنوه که می گن....
بنظرتون اونا کی بودن و چی می گفتم؟
بنده کرم دارم و تو خماری می زارمتون برای پارت بعد ۵ لایک ۴ کامنت😊👋
فیک ا/ت و سانزو
ا/ت: ۱۴ ساله ، دفاع شخصی در حد مبتدی بلده
سانزو: ۱۶ ساله ، دفاع شخصی ۱۰۰ از ۱۰۰
ویو ا/ت:
صدای زنگ ساعت*آههههههه بازم مدرسه من زنده ام و باید برم مدرسه یک روز حوصله سر بر دیگه...
خلاصه با کلی غرغر میره دست و صورتشو می شوره کیفشو آماده می کنه لباساشو می پوشه و از خونه میره بیرون به ساعتش نگا می کنه میبینه ساعت ۷:۲۵ دقیقه اس * واییییییییییی باز دیرم شدددد
شروع می کنه به دویدن که محکم می خوره به یک شخص قد بلند*
آخخخخ
؟:هوی هوی هوی جلو پاتو ببین فسقلی
ا/ت:آخ ببخشید دیرم شده بود بعدشم من فسقلی نیستم
؟:باشه حالا فسقلی به جا این حرفا سریع برو
اخمی می کنم دوباره می دوممم*
اهههه رسیدم سر ساعت
ا/ت بعد از مدرسه روی صندلی ها نشسته تا اتوبوس بیاد که از کوچه ی کناری صدای چندتا مرد رو می شنوه که می گن....
بنظرتون اونا کی بودن و چی می گفتم؟
بنده کرم دارم و تو خماری می زارمتون برای پارت بعد ۵ لایک ۴ کامنت😊👋
۲۱۶
۲۰ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.