𝐩𝐭𝟏𝟓:𝐌𝐲 𝐀𝐧𝐠𝐢𝐥 𝐌𝐨𝐜𝐡𝐢𝐲
میا:خب!اومدمممم
میسو:شروع میکنیممم
بطری رو چرخوند و صبر کردیم تا وایسه...وقتی وایساد همه خندیدیم..
میسو:اوووو میا و تهیونگگگگ
میا:جرعت یا حقیقت؟
تهیونگ:حقیقت..
جیمین:ته ته از میا بپرسسس مگه نگفتی میخوام یچیزی رو بهش بگممم؟؟؟
میا:چیی بهم بگیی؟؟
تهیونگ:میا...من دوست دارم
میا:خب میدوننمممممممم که دوسم داریییی....راستش...منم همینطور...
ا.ت:اوووووو قضیه دارک شددددد
تهیونگ:واقعاا؟؟ واییی عاشقتممم میااا
میا:منم تهیونگگگ/
میسو:ایش ایش ایش بس کنین این چندش بازیاتونووو
میا:تو خودت فکر کردی نفهمیدیم با کوک قرار میزاری؟
کوک:وادافاخ...
میسو:فاخ...خب یه روزی میفهمیدین دیگه...حرف نزن بچرخوننن
بطری رو چرخوند و افتاد روی من و جیمین...اکی ولی به فاک رفتم...ولی کرمم میگه جرعت رو انتخاب کنم...
جیمین:ا.ت...جرعت یا...حقیقت؟
ا.ت:جرعت!
کوک:*بلند*جیمینو ببوسسسسسس
میسو:آرههههه همو ببوسیننننننننن
میا:اووووو چقد کیوتتتتت
تهیونگ:اگه هم رو نبوسین مجازاتت میکنممممم
ا.ت:یاااا...من گه بخورمممم که بخوام تو مجازاتم کنیییی
رفتم نزدیک جیمین و لپاش رو بوسیدم
ا.ت:خوبه؟
کوک:منظورمون لب بودددد
ا.ت:یااا...من..خب..من..آخه.. خجالت میکشمممㅜㅡㅜ
میسو ببوسشش
صورتم رو نزدیک صورتش کردم...2 سانتی متر بیشتر با هم فاصله نداشتیم..چشمامو بستم و صورتم رو جلوتر بردم...
𝐋𝐢𝐤𝐞:𝟔
_________________
واقعا مرسییی...تو نیم ساعت شرطا رو رسوندیننن🥺🧸🍭
امیدوارم خوشتون بیاد~~
میسو:شروع میکنیممم
بطری رو چرخوند و صبر کردیم تا وایسه...وقتی وایساد همه خندیدیم..
میسو:اوووو میا و تهیونگگگگ
میا:جرعت یا حقیقت؟
تهیونگ:حقیقت..
جیمین:ته ته از میا بپرسسس مگه نگفتی میخوام یچیزی رو بهش بگممم؟؟؟
میا:چیی بهم بگیی؟؟
تهیونگ:میا...من دوست دارم
میا:خب میدوننمممممممم که دوسم داریییی....راستش...منم همینطور...
ا.ت:اوووووو قضیه دارک شددددد
تهیونگ:واقعاا؟؟ واییی عاشقتممم میااا
میا:منم تهیونگگگ/
میسو:ایش ایش ایش بس کنین این چندش بازیاتونووو
میا:تو خودت فکر کردی نفهمیدیم با کوک قرار میزاری؟
کوک:وادافاخ...
میسو:فاخ...خب یه روزی میفهمیدین دیگه...حرف نزن بچرخوننن
بطری رو چرخوند و افتاد روی من و جیمین...اکی ولی به فاک رفتم...ولی کرمم میگه جرعت رو انتخاب کنم...
جیمین:ا.ت...جرعت یا...حقیقت؟
ا.ت:جرعت!
کوک:*بلند*جیمینو ببوسسسسسس
میسو:آرههههه همو ببوسیننننننننن
میا:اووووو چقد کیوتتتتت
تهیونگ:اگه هم رو نبوسین مجازاتت میکنممممم
ا.ت:یاااا...من گه بخورمممم که بخوام تو مجازاتم کنیییی
رفتم نزدیک جیمین و لپاش رو بوسیدم
ا.ت:خوبه؟
کوک:منظورمون لب بودددد
ا.ت:یااا...من..خب..من..آخه.. خجالت میکشمممㅜㅡㅜ
میسو ببوسشش
صورتم رو نزدیک صورتش کردم...2 سانتی متر بیشتر با هم فاصله نداشتیم..چشمامو بستم و صورتم رو جلوتر بردم...
𝐋𝐢𝐤𝐞:𝟔
_________________
واقعا مرسییی...تو نیم ساعت شرطا رو رسوندیننن🥺🧸🍭
امیدوارم خوشتون بیاد~~
۲.۹k
۰۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.