چند پارتی
چند پارتی
ادمینتون : جین و جونگکوک و ا/ت رفتن پایین پیش همه
کوکی. تهیونگ .عصبی.
× چه مرگته
کوکی. تو روی ا/ت دست بلند کردی .عصبی.
× کرده باشم که چی
نامی. تو دیگه روانی شدی
جیمین. تهیونگ این دختر چه گناهی کرده
× باعث مرگ.....
_ اره میدونم باعث مرگ مامانم شدم ولی مگه من خواستم مگه من گفتم بمیره مگه من گفتم به دنیا بیام مگه من گفتم دختر تو باشم کاش منو میکشتی این همه درد رو نمیکشیدم .گریه داد.
کوکی. ( ا/ت رو بغل میکنه )
هوپی. یه کاری میکنیم که دیدن ا/ت برات ارزو بشه .داد.
× شما منو به این دختر هرزه میفروشین
کوکی. تهیونگ نزار بهت بی حرمتی کنم
_ من مگه چیکارت کردم مگه من چیکارت کردم هان .داد گریه.
ادمینتون: تهیونگ میزنه داخل گوش ا/ت
و جونگکوک تا میره تهیونگ رو بزنه نامجون میگیرش و ا/ت میره وسایلش رو جمع میکنه میره خونه جونگکوک
_ جونگکوک ببخشید مزاحمت شدم
کوکی. دیگه این حرف رو نمیزنی
_ واقعا مرسی که پشتمی
کوکی. من بخواتر تو همه کار میکنم
ادمینتون: چند روز بود ا/ت خونه جونگکوک بود و مدرسه میرفت و کل داخل ارامش بود و جونگکوک هرروز بیشتر عاشق ا/ت میشد
و تهیونگ هرروز به بدی هایی که به ا/ت میکرد بیشتر ناراحت بود و دلش برای دختر کوچولوش تنگ شده بود
و تصمیم گرفت بره خونه جونگکوک تا ا/ت رو بیاره خونه
× جونگکوک
کوکی. چی میخوایی اینجا
× میخوام با ا/ت حرف بزنم
کوکی. چرا میخوای بیشتر بارش کنی
_ جونگکوکی کیه
کوکی. هیچ کس عزیزم
× عزیزم
کوکی. مشکل داری
× تو چرا باید به دخترم میگی عزیزم
کوکی. دخترت تا دیروز که هرزه بود
_ تو اینجا چیکار میکنی
کوکی. ا/ت تو برو الان من میام
× دخترم بیا با هم حرف بزنیم
_ من دختر کسی نیستم
× شاید اینجا جونگکوک معزب باشه بیا بریم خونه
کوکی. معزب باشم خودم میگم از نظر من حرف نزن
_ من اینجا بیشتر ارامش دارم
× بیا بریم
_ چی شده دلت پره میخوای منو بزنی
× دخترم بیا باهم حرف بزنیم
کوکی. برو نمیخوام جلو ا/ت دعوا بگیرم
ادمینتون : تهیونگ و جونگکوک باهم دعوا میگیرن و ا/ت حالش بد میشه غش میکنه
شرط پارت بعد
۱۶ :« لایک ❤️
ادمینتون : جین و جونگکوک و ا/ت رفتن پایین پیش همه
کوکی. تهیونگ .عصبی.
× چه مرگته
کوکی. تو روی ا/ت دست بلند کردی .عصبی.
× کرده باشم که چی
نامی. تو دیگه روانی شدی
جیمین. تهیونگ این دختر چه گناهی کرده
× باعث مرگ.....
_ اره میدونم باعث مرگ مامانم شدم ولی مگه من خواستم مگه من گفتم بمیره مگه من گفتم به دنیا بیام مگه من گفتم دختر تو باشم کاش منو میکشتی این همه درد رو نمیکشیدم .گریه داد.
کوکی. ( ا/ت رو بغل میکنه )
هوپی. یه کاری میکنیم که دیدن ا/ت برات ارزو بشه .داد.
× شما منو به این دختر هرزه میفروشین
کوکی. تهیونگ نزار بهت بی حرمتی کنم
_ من مگه چیکارت کردم مگه من چیکارت کردم هان .داد گریه.
ادمینتون: تهیونگ میزنه داخل گوش ا/ت
و جونگکوک تا میره تهیونگ رو بزنه نامجون میگیرش و ا/ت میره وسایلش رو جمع میکنه میره خونه جونگکوک
_ جونگکوک ببخشید مزاحمت شدم
کوکی. دیگه این حرف رو نمیزنی
_ واقعا مرسی که پشتمی
کوکی. من بخواتر تو همه کار میکنم
ادمینتون: چند روز بود ا/ت خونه جونگکوک بود و مدرسه میرفت و کل داخل ارامش بود و جونگکوک هرروز بیشتر عاشق ا/ت میشد
و تهیونگ هرروز به بدی هایی که به ا/ت میکرد بیشتر ناراحت بود و دلش برای دختر کوچولوش تنگ شده بود
و تصمیم گرفت بره خونه جونگکوک تا ا/ت رو بیاره خونه
× جونگکوک
کوکی. چی میخوایی اینجا
× میخوام با ا/ت حرف بزنم
کوکی. چرا میخوای بیشتر بارش کنی
_ جونگکوکی کیه
کوکی. هیچ کس عزیزم
× عزیزم
کوکی. مشکل داری
× تو چرا باید به دخترم میگی عزیزم
کوکی. دخترت تا دیروز که هرزه بود
_ تو اینجا چیکار میکنی
کوکی. ا/ت تو برو الان من میام
× دخترم بیا با هم حرف بزنیم
_ من دختر کسی نیستم
× شاید اینجا جونگکوک معزب باشه بیا بریم خونه
کوکی. معزب باشم خودم میگم از نظر من حرف نزن
_ من اینجا بیشتر ارامش دارم
× بیا بریم
_ چی شده دلت پره میخوای منو بزنی
× دخترم بیا باهم حرف بزنیم
کوکی. برو نمیخوام جلو ا/ت دعوا بگیرم
ادمینتون : تهیونگ و جونگکوک باهم دعوا میگیرن و ا/ت حالش بد میشه غش میکنه
شرط پارت بعد
۱۶ :« لایک ❤️
۲۸.۳k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.