عاشق شدن part²
ویو ا.ت
به محل کارم رسیدم رئیسم گفت
رئیس:امروز یه گروه کیپاپ معروف کافه رو کرایه کرده
ا.ت:خب
رئیس:خب که حواستون رو جمع کنین و اینکه امروز کارا بیشتر و تو باید هم گارسون باشی هم حساب دار
ا.ت:چشم
چند دقیقه بعد در باز شد و چند تا پسر وارد شدن فهمیدم اینا عضو همون گروه هستن اما اینا که میز ۷نفره رزرو کردن
پس چرا۶ نفرن
رفتم سفراششون رو بگیرم که یکیشون گفت که صبر کنم چون منتظر کسی بودن
ویو تهیونگ
سوار ماشین شدمو حرکت کردم بعد از نیم ساعت رسیدم به یه کافی شاپ
رفتم داخل نشستم سر میز که نامجون گارسون رو صدا کرد من سرم تو منو بود نامجون گفت
نامجون:تو چی میخوری تهیونگ
تهیونگ:من آهان نودل میخورم با سس اضافه
داشتم میگفتم که چشمم به گارسون افتاد که یه دختر کیوت بود که در خودکار لابه لای لبش بود و داشت سفارشارو مینوشت
ویو ا.ت
یکی از سر میز صدام کرد رفتم و یکی یکی سفارششون
رو گفتن رسیدم به آخرین نفر که اصلا تو باغ نبود که یکیشون صداش کرد
یکیشون:تو چی میخوری تهیونگ
ا.ت:آهان پس اسم این پسره خل تهیونگه(خودت خلی)
به محل کارم رسیدم رئیسم گفت
رئیس:امروز یه گروه کیپاپ معروف کافه رو کرایه کرده
ا.ت:خب
رئیس:خب که حواستون رو جمع کنین و اینکه امروز کارا بیشتر و تو باید هم گارسون باشی هم حساب دار
ا.ت:چشم
چند دقیقه بعد در باز شد و چند تا پسر وارد شدن فهمیدم اینا عضو همون گروه هستن اما اینا که میز ۷نفره رزرو کردن
پس چرا۶ نفرن
رفتم سفراششون رو بگیرم که یکیشون گفت که صبر کنم چون منتظر کسی بودن
ویو تهیونگ
سوار ماشین شدمو حرکت کردم بعد از نیم ساعت رسیدم به یه کافی شاپ
رفتم داخل نشستم سر میز که نامجون گارسون رو صدا کرد من سرم تو منو بود نامجون گفت
نامجون:تو چی میخوری تهیونگ
تهیونگ:من آهان نودل میخورم با سس اضافه
داشتم میگفتم که چشمم به گارسون افتاد که یه دختر کیوت بود که در خودکار لابه لای لبش بود و داشت سفارشارو مینوشت
ویو ا.ت
یکی از سر میز صدام کرد رفتم و یکی یکی سفارششون
رو گفتن رسیدم به آخرین نفر که اصلا تو باغ نبود که یکیشون صداش کرد
یکیشون:تو چی میخوری تهیونگ
ا.ت:آهان پس اسم این پسره خل تهیونگه(خودت خلی)
۵.۱k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.