محافظ من~ ¹¹
محافظمن~ ¹¹
"¹هفتهبعد"
اتویو
حوصلم خیلی سر رفته..چیکار کنمممم؟!
زنگ زدم به هانول(دوستشه)
ات ـ های بیب
هانول ـ صلم خبی؟
ات ـ چطوری؟
هانول ـ خبم ط خبی؟
ات ـ بیب نظرت چیه امشب بریم بار؟
هانول ـ اوکیم، ساعت چند؟ کجا؟
ات ـ ساعت ¹¹ بار*
هانول ـ شنیدم قراره بیای دنبالم🥰
ات ـ هعی خدا..باشه میام
هانول ـ افرین بیب
ات ـ فداتشم ددی
هانول ـ بخولیمت
ات ـ برو گمشو دیگه گلم
هانول ـ بیب میکنمتا
ات ـ جوون ددی تو فقط منو بکن🤡🎀
تهویو
داشتم از کنار اتاق ات رد میشدم که صدای حرف زدن اومد
چی؟ ددی؟ بکن منو؟ یاااا یعنی چییییی
داشتم گوش میدادم که در یهو باز شد
ات ـ چیزی شده احیانا؟
ته ـ توی اتاقم..توی اتاقم..یه دوربین هست!
ات ـ بزار بیام ببینم"ریلکس"
کوک ـ چیشده؟
ته ـ کووووک خوب شد اومدی "لبخند ظایع"
ات ـ کو دوربین؟
ته ـ عه فکر کردم دوربین هست ولی نیست..چی کوک؟ بریم اتاقت؟؟ "ظایع"
کوک ـ چیمیگی زبون بسته؟
ات ـ کاری ندارین من میرم"رفت"
ته ـ وای کوک...ریییدم
کوک ـ چیشد مگه
ته ـ "تعریف کرد"
کوک ـ ریدی، واقعا ریدی
ته ـ میدونم
"شب"
اتویو
لباسم خیلی باز بود، ولی مهم نیست
یه میکاپ ساده کردم، کلید ماشینو برداشتم و رفتم پایین
اجوما ـ کجا میری دخترم؟ اونم با این لباسا؟
ات ـ دارم میرم بار
اجوما ـ تنهایی؟
ات ـ نه یکی هم هست"لبخند"
کوک ـ ماهم بیایم؟
ته ـ من رانندگی میکنم
ات ـ لازم نکرده، خودم میر..
ته ـ با این لباسا؟ "عصبی"
ات ـ ببینم با خودت چه فکری کردی؟ فکر کردی کی هستی که با من اینطوری حرف میزنی؟ "ریلکس"
کوک ـ اخه ماهم میخوایم بیایم بار..
ات ـ باشه بیاین، فقط زیاد پیش من نباشین
ته ـ باشه، من امادم بریم؟
کوک ـ منم امادم
ات ـ بریم، خدافظ اجوما
اتویو
این دوتا بچه چرا هرجا میرم راه میوفتن دنبالم؟ اه چیبگم
جلوی در خونه هانول پارک کردم
کوک ـ اینجا که بار نیست
ات ـ میدونم"زنگ زد هانول"
ات ـ کجایی بیب؟
هانول ـ "در ماشینو باز کرد نشست"
هانول ـ اینجام!
ات ـ چخبر جوجمم"خنده"
هانول ـ سلامتـ..این دوتا کین؟ "پوکر"
ات ـ بادیگاردامن
هانول ـ اها..بریم؟
"داخل بار"
ات ـ خوب شما هرجا میرین برین، فقط دردسر درست نکنین
ته ـ باشه
کوک ـ باشه
اتویو
با هانول رفتیم یه گوشه ای نشستیم
ــ
حمایت؟🔪🎀
"¹هفتهبعد"
اتویو
حوصلم خیلی سر رفته..چیکار کنمممم؟!
زنگ زدم به هانول(دوستشه)
ات ـ های بیب
هانول ـ صلم خبی؟
ات ـ چطوری؟
هانول ـ خبم ط خبی؟
ات ـ بیب نظرت چیه امشب بریم بار؟
هانول ـ اوکیم، ساعت چند؟ کجا؟
ات ـ ساعت ¹¹ بار*
هانول ـ شنیدم قراره بیای دنبالم🥰
ات ـ هعی خدا..باشه میام
هانول ـ افرین بیب
ات ـ فداتشم ددی
هانول ـ بخولیمت
ات ـ برو گمشو دیگه گلم
هانول ـ بیب میکنمتا
ات ـ جوون ددی تو فقط منو بکن🤡🎀
تهویو
داشتم از کنار اتاق ات رد میشدم که صدای حرف زدن اومد
چی؟ ددی؟ بکن منو؟ یاااا یعنی چییییی
داشتم گوش میدادم که در یهو باز شد
ات ـ چیزی شده احیانا؟
ته ـ توی اتاقم..توی اتاقم..یه دوربین هست!
ات ـ بزار بیام ببینم"ریلکس"
کوک ـ چیشده؟
ته ـ کووووک خوب شد اومدی "لبخند ظایع"
ات ـ کو دوربین؟
ته ـ عه فکر کردم دوربین هست ولی نیست..چی کوک؟ بریم اتاقت؟؟ "ظایع"
کوک ـ چیمیگی زبون بسته؟
ات ـ کاری ندارین من میرم"رفت"
ته ـ وای کوک...ریییدم
کوک ـ چیشد مگه
ته ـ "تعریف کرد"
کوک ـ ریدی، واقعا ریدی
ته ـ میدونم
"شب"
اتویو
لباسم خیلی باز بود، ولی مهم نیست
یه میکاپ ساده کردم، کلید ماشینو برداشتم و رفتم پایین
اجوما ـ کجا میری دخترم؟ اونم با این لباسا؟
ات ـ دارم میرم بار
اجوما ـ تنهایی؟
ات ـ نه یکی هم هست"لبخند"
کوک ـ ماهم بیایم؟
ته ـ من رانندگی میکنم
ات ـ لازم نکرده، خودم میر..
ته ـ با این لباسا؟ "عصبی"
ات ـ ببینم با خودت چه فکری کردی؟ فکر کردی کی هستی که با من اینطوری حرف میزنی؟ "ریلکس"
کوک ـ اخه ماهم میخوایم بیایم بار..
ات ـ باشه بیاین، فقط زیاد پیش من نباشین
ته ـ باشه، من امادم بریم؟
کوک ـ منم امادم
ات ـ بریم، خدافظ اجوما
اتویو
این دوتا بچه چرا هرجا میرم راه میوفتن دنبالم؟ اه چیبگم
جلوی در خونه هانول پارک کردم
کوک ـ اینجا که بار نیست
ات ـ میدونم"زنگ زد هانول"
ات ـ کجایی بیب؟
هانول ـ "در ماشینو باز کرد نشست"
هانول ـ اینجام!
ات ـ چخبر جوجمم"خنده"
هانول ـ سلامتـ..این دوتا کین؟ "پوکر"
ات ـ بادیگاردامن
هانول ـ اها..بریم؟
"داخل بار"
ات ـ خوب شما هرجا میرین برین، فقط دردسر درست نکنین
ته ـ باشه
کوک ـ باشه
اتویو
با هانول رفتیم یه گوشه ای نشستیم
ــ
حمایت؟🔪🎀
۴.۰k
۱۴ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.