پارت(۷)آقای کیم تهیونگ

پارت(۷)آقای کیم تهیونگ

ات ویو

داشتم میرفتم تو که یدفع دیدم تهیونگ دستم رو گرفت

+ داری چیکار میکنی

_باید دستمو بگیری و اوجا از کنارم جم نمیخوری فهمیدی یانه

+ باش بابا فهمیدم

_خب بریم تو

درو باز کردیم که دیدم چندتا مرد خوشتیپ اومدن طرفمون

علامت جیمین • علامت جونگکوک ✓ علامت شوگا&

•سلام تهیونگ

_سلام (سرد)

•این بانوی زیبارو معرفی نمیکنی

_ایشون...

+ سلام من ات هستم از آشنایی باهاتون خوشبختم

✓منم جونگکوکم

&منم شوگام

•منم جیمینم

_خیله خب معرفیتون تموم شد(سرد)

+ آره

•بفرمایین تو تهیونگ تو با ما بیا

_ات برو اونجا بشین با کسیم حرف نزن اگه مردی بهت نزدیک شد با لگد بزن دهنش(فکر کنم زیاده روی کردم😂)

+ باش بابا فهمیدم

_خب بچه ها چیکارتون بود؟

✓اوه اوه انگار یکی دلش میخواد بره پیش عشقش😂

_جونگکوک خفه میشی یا نه(عصبی)

✓خیله خب بابا

•خب میخواستیم بهت بگیم که وو سوک انگار میخواد محموله رو خودش برداره (وو سوک رقیب و دشمن خونی تهیونگ)

_نگران نباش نمیزارم اون عوضی بخواد محموله رو ببره درسته که یه زمانی دوستم بودن ولی الان دشمن خونیمه...

فلش بک به ده سال پیش

_داشتم مثله همیشه از دانشگاهم برمیگشتم که دیدم جلوی عمارتمون چند تا ماشین قرمز رنگ پارک کرده رفتم تو با چیزی که دیدم خشکم زد اون اون وو سوک بود که مامانم رو کشته بود

علامت وو سوک /

/سلام داداش

عوضی با مادرم چیکااار کردیییی (عربده)

/خب حقش بود باید این قرار داد رو باهام امضا میکرد (مامان تهیونگ هم مافیا بود)

تو کشتیش بدون که یروزی عوض این کارت رو درمیارم(عربده)

فلش بک به زمان حال

_اگه اون وو سوک رو یه جایی ببینم زندش نمیزارم در حال حرف زدن با بچه ها بودم که دیدم ات...

امیدوارم تا اینجا دوس داشته باشید لایک و فالو یادتون نره♥