پارت 20
ادامه ویو تهیونگ
با بچه ها حرف میزدیم
دیدم یوری
پیام داده
پیامشو باز کردم
نوشته بود چیکار میکنی
جواب دادم با بچه ها داریم حرف میزنیم
چند دقیقه گذشت
دیگه جوابمو نداد انلاینم
نبود
بهش زنگ زدم
ولی جواب نداد
دوباره زنگ زدم
بازم جواب نداد
داشتم
نگران میشدم
_بچه ها هرچی به یوری زنگ میزنم جواب نمیده بهم پیام داده چیکار میکنی جوابشو دادم ولی افلاینه
نامجون: مگه میشه
_هرچی زنگ میزنم جوابمو نمیده همین پنج دقیقه پیش داشت باهام چت میکرد
جونگ کوک: نگرانشی؟
_اره
جونگ کوک: چقد سریع گردن گرفتی
_بچه ها میاین باهم بریم عمارت من نگرانشم جیمین: زن داداش و ندیدیم ندیدیم الان که من لباسم
خوب نیست ببینیمش
_اگه چیزیش
شده باشه مامان باباش من و میکشن
میگن مراقب
دخترشون نبودم
نامجون: بچه ها تو ماشینای من و جونگ کوک و تهیونگ و جین تقسیم بشین بریم
سوار ماشینا شدیم
من رفتم جلو
فلیکس و جیهوپ و یونجون و بنگ چان تو ماشین من بودن
جیهوپ: نگران نباش جیزیش نشده
_پس چرا جواب نمیده
جیهوپ: شاید حالش بد شده باشه
تو بارداری زیاد پیش میاد
تو دوباره بهش زنگ بزن
_گوشیم و بردار شمارشو بگیر
جیهوپ: چی سیو کردیش
_یوری
جیهوپ شماره یوری و گرفت گذاشت رو ایفون
جواب نداد
دوباره زنگ زد بازم جواب نداد
دیگه بیخیال شد
جیهوپ: چقد دیگه میرسیم
دارم نگران میشم
_یه ده دقیقه دیگه راهه
سرعتمو زیاد کردم بچه ها هم پشتم داشتن میومدن
ویو ماشین جونگ کوک
سوبین و جیمین و هیونجین و تهیون
(از این به بد تا جایی که تونستم اسمارو مخفف میکنم)
جی کی: اگه واقعا زن تهیونگ چیزیش شده باشه چی
جیمین: حتما تهیونگ خیلی ناراحت میشه
جی کی: چقد تهیونگ داره تند میره
هیونجین: اره حتما نگران زنشه
ویو تهیونگ
رسیدیم عمارت ماشینا و پارک کردیم
دیگه داشتم میدوییدم
تا فقط برسم
بچه ها فهمیدن چقد پریشونم
_همیشه خدمتکار بود تو خونه
نامجون: نکران نکن خودتو
_یدفعه ای چی
شده که نگهبانا و خدمتکارا نیستن
_یوری یوری کجایی
خونه خیلی آروم بود همه لامپا هم خاموش فقط نور آفتاب میخورد
هرچی یوری و صدا میزدم نبود
جیمین: تهیونگ برو تو اتاقارو نگاه کن شاید اونجا باشه
با بچه ها حرف میزدیم
دیدم یوری
پیام داده
پیامشو باز کردم
نوشته بود چیکار میکنی
جواب دادم با بچه ها داریم حرف میزنیم
چند دقیقه گذشت
دیگه جوابمو نداد انلاینم
نبود
بهش زنگ زدم
ولی جواب نداد
دوباره زنگ زدم
بازم جواب نداد
داشتم
نگران میشدم
_بچه ها هرچی به یوری زنگ میزنم جواب نمیده بهم پیام داده چیکار میکنی جوابشو دادم ولی افلاینه
نامجون: مگه میشه
_هرچی زنگ میزنم جوابمو نمیده همین پنج دقیقه پیش داشت باهام چت میکرد
جونگ کوک: نگرانشی؟
_اره
جونگ کوک: چقد سریع گردن گرفتی
_بچه ها میاین باهم بریم عمارت من نگرانشم جیمین: زن داداش و ندیدیم ندیدیم الان که من لباسم
خوب نیست ببینیمش
_اگه چیزیش
شده باشه مامان باباش من و میکشن
میگن مراقب
دخترشون نبودم
نامجون: بچه ها تو ماشینای من و جونگ کوک و تهیونگ و جین تقسیم بشین بریم
سوار ماشینا شدیم
من رفتم جلو
فلیکس و جیهوپ و یونجون و بنگ چان تو ماشین من بودن
جیهوپ: نگران نباش جیزیش نشده
_پس چرا جواب نمیده
جیهوپ: شاید حالش بد شده باشه
تو بارداری زیاد پیش میاد
تو دوباره بهش زنگ بزن
_گوشیم و بردار شمارشو بگیر
جیهوپ: چی سیو کردیش
_یوری
جیهوپ شماره یوری و گرفت گذاشت رو ایفون
جواب نداد
دوباره زنگ زد بازم جواب نداد
دیگه بیخیال شد
جیهوپ: چقد دیگه میرسیم
دارم نگران میشم
_یه ده دقیقه دیگه راهه
سرعتمو زیاد کردم بچه ها هم پشتم داشتن میومدن
ویو ماشین جونگ کوک
سوبین و جیمین و هیونجین و تهیون
(از این به بد تا جایی که تونستم اسمارو مخفف میکنم)
جی کی: اگه واقعا زن تهیونگ چیزیش شده باشه چی
جیمین: حتما تهیونگ خیلی ناراحت میشه
جی کی: چقد تهیونگ داره تند میره
هیونجین: اره حتما نگران زنشه
ویو تهیونگ
رسیدیم عمارت ماشینا و پارک کردیم
دیگه داشتم میدوییدم
تا فقط برسم
بچه ها فهمیدن چقد پریشونم
_همیشه خدمتکار بود تو خونه
نامجون: نکران نکن خودتو
_یدفعه ای چی
شده که نگهبانا و خدمتکارا نیستن
_یوری یوری کجایی
خونه خیلی آروم بود همه لامپا هم خاموش فقط نور آفتاب میخورد
هرچی یوری و صدا میزدم نبود
جیمین: تهیونگ برو تو اتاقارو نگاه کن شاید اونجا باشه
۵.۵k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.